نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی 50 بهار 1396 بخش 2
فهرست مقالات در نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
مقاله ۹ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
ارزیابی تاثیرپذیری حس تعلق شهروندی از حس مکان با تاکید برمولفهی معنای آن؛ مورد مطالعاتی: شوشتر نو در استان خوزستان | دکتر مهرانگیز پیریایی، حمیدرضا نجفی نژاد، سیدمحمد غفاریخلفمحمدی *، سارا خدادادیفر
حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار میدهد، بهطوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه میشود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی باخصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص میگردد. حس مکان علاوه بر این که موجب احساس راحتی از یک محیط میشود، از مفاهیم فرهنگی موردنظر مردم، روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایت کرده و باعث یادآوری تجارب گذشته و دستیابی به هویت برای افراد میشود. از آنجا که فضا عاملی مؤثر در متمایز ساختن محیط از معماری است، به لحاظ کالبدی، محیطی با کاراکتر مشخص و می تواند در آفرینش حس مکان موفقتر باشد. با توجه به اهمیت این حس در ارتقاء کیفیت فضای طراحی شده این پژوهش به بررسی مفهوم حس مکان و عوامل مؤثر در شهر شوشتر نو در استان خوزستان بر آن پرداخته و تأثیرعوامل کالبدی و عواملشناختی استفادهکنندگان بر احساس افراد نسبت به فضا را بررسی می کند. این مقاله در ابتدا به معنای حس مکان و مفهوم آن از دیدگاههای مختلف پرداخته و در نهایت سطوح مختلف و عوامل شکلدهنده آن ر ا بیان میکند و در نهایت مدلی برای نشان دادن چگونگی تأثیرات این عوامل ارائه می کند. مدل پیشنهادی قابل فهم و کاربردی این مقاله میتواند چارچوبی برای آگاهی طراحان نسبت به چگونگی تأثیر فضای معماری بر حس استفادهکنندگان فراهم آورد.
مقاله ۱۰ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
برسی ادراک، تجربیات و ترجیحات ساکنان به منظور بهبود عملکرد در ساختمانها با رویکرد زیست محیطی در تهران | مهدی داداشی، دکتر منصور سپهری مقدم *، دکتر حسین ذبیحی
مقاله ۱۱ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
سنجش شاخصهایِ خلاقیت در فرآیند طراحی معماری در مرحله قبل و بعد آموزش پژوهشمحور (سیالی، بسط، ابتکار و انعطافپذیری) | فرید فروزانفر، دکتر مهرداد جاوید نژاد *، دکتر محمدرضا پورزرگر
در رابطه با چرایی نبودِ سیستم آموزشی کارآمد در آموزش خلّاقیت بالاخص در معماری، اولین گام پیش از اقدام عملی برای آموزش، تعیین اهداف آن و تطبیق سازگاری محتوای برنامههای عملی کلاسی و فرایند آموزش در دروس و بالاخص دروس طراحی همراه با شناسایی ابعاد میزان خلاقیت عمومی (آزمون خلّاقیت تورنس و عابدی) است. برای سنجش کارآیی هر محتوای آموزشی و منجمله: سیالی، بسط، ابتکار و انعطافپذیری در طراحی معماری و شهرسازی، ارائه نتایج تجربه آموزش این دروس میتواند امری راهگشار در خلال تجربههای آموزش خلّاق معماری بشمار رود. بر این اساس، در این مقاله آموزش پژوهشمحور مبتنی بر شاخصهای خلّاقیت (سیالی، بسط، ابتکار، و انعطاف پذیری) در دروس طراحی معماری مورد توجه است. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از روش «توصیفی- تحلیلی» و «روش عملی- پراگماتیسمی همراه با روش پیمایشی آزمونسنجی خلّاقیت بر اساس روشهای آموزش خلّاق در یک جامعه آماری از دانشجویان معماری دانشگاه آزاد اسلامی است. برای تعیین میزان تاثیرگذاری فرآیند آموزش خلّاقیت به دانشجویان معماری، از دو آزمون استفاده شده است؛ یکی آزمون «سنجش خلّاقیت عابدی» که به منظر «هنجاریابی مقدماتی» بهکار رفت و دیگری آزمون تفکّر خلّاق تورنس که از آن به عنوان ملاکی برای «سنجش روایی همزمان آزمون» خلّاقیت عابدی استفاده شد.
مقاله ۱۲ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
تحلیل ابعاد پایداری در پروژههای «شهر سالم» و ارائه راهکارهای تحققبخشی در ایران | دکتر زمزم زمانزاده دربان
در سالهای اخیر تحقیقات و مطالعات فراوانی در خصوص شهرهای سالم بعمل آمده است. مفاهیم بکارگرفته شده بعنوان رهیافتهای علمی با استناد بر شواهد تجربی، شهر سالم را در چارچوبی از دستآوردها در جهت تهیه ابزارها و خط مشیهای توسعه، سیاست گذاری، توسعه بهداشتی، ارزیابی، نظارت و بهره وری ازتجربیات به منظور دستیابی به سطح بالای سلامت، رفاه اجتماعی و اقتصاد متنوع، پایدار و نوآور شهری میداند. اهداف پروژه «شهر سالم» را می توان تدوین چارچوبی برای اجرای اصول راهبردی «سازمان بهداشت جهانی» در راستای شعار «بهداشت برای همه» و «بیانیۀ اوتاوا» برای بهبود بهداشت دانست که تبدیل به حرکتی گسترده در سطح جهان، با ساز و کاری جامع برای اجرای بهداشت، و در عین حال «توسعه پایدار» در سطوح محلی شده است که نیازمند آگاهی از فرایند شکل گیری شهر سالم و مفاهیم و مضامین مرتبط با آن است تا امکان بیشینه انطباق با مولفه ها و شاخص های «توسعه پایدار» در سطوح «زیست محیطی» و «توسعه انسانی پایدار» فراهم شود که بی شک افزایش «کیفیت زندگی» و «رضایتمندی اجتماعی» را نیز به همراه خواهد داشت. یافته های پژوهش حاضر، میزان تعامل دستورکار ۲۱ با نحوه، میزان و فرایند تحقق پذیری شهرهای سالم است که با موارد مرتبط با مفهوم پایداری در ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، ارتباط نزدیک دارد. در پایان نیز راهکارهایی اجرایی و راهبردی در راستای تحقق پذیری شهر سالم در شرایط معاصر ایران، خاصه در مبانی برنامه ریزی شهری و معماری مورد اشاره قرار می گیرد.
مقاله ۱۳ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
تدقیق و بازتعریف شاخصههای انسجام کالبدی- اجتماعی محله در مجموعه های مسکونی بلندمرتبه | دکتر مصطفی بهزادفر *، دکتر مهران علیالحسابی، سمیه فتحی
شهر مجموعهای از عوامل زنده و پویاست که هویت بخشی به آن در طول زمان حادث شده و به دورههای بعدی انتقال می یابد. شهر در طول زمان رشد می کند و در کنش متقابل با شهروندان قرار میگیرد و چهره شهر آیینه چهره شهروندان و مخلوق روح خلاق ساکنان میشود. با آغاز دوره سرمایه داری و علی الخصوص در دو قرن اخیر و مطرح شدن موضوعاتی نظیر جهانی شدن، شکل تولید و سبک زندگی شهرنشینان تغییر کرده و تغییرات بافتی و تراکمی به معنای امروزی آن پدید آمد. در دهه های اخیر با تغییر مفهوم محتوایی شهر، ازدیاد جمعیت شهرها و طرح انتقادهایی بر گسترش بی رویه و توسعه کم تراکم شهرها، سیاست های بلندمرتبه سازی به عنوان راهکاری در رویکردهای نوین برنامه ریزی قرار گرفت. استفاده فراگیر از این روش، به تدریج افزون بر کاربری های اقتصادی مانند کاربری صنعتی، اداری و تجاری دامنگیر کاربریهای مسکونی نیز گشت و به مناطق پیرامونی شهر نیز گسترش یافت. از سویی دیگر در کشوری همچون ایران که دارای الگوی کهنی در زمینه معماری و شهرسازی است و شهر مجموعه ای از محله های متجانس و همگن است که بر اساس روابط مناسب، شکل و وابستگی های قومی، مذهبی، حرفه ای یا سرزمینی در مکان مشخص مجتمع شده و هدایت و اصالت خود را سال ها به همین صورت نگه داشتند؛ افزایش فعالیت های بلندمرتبه سازی در طی سال های اخیر دغدغه ها و نگرانی هایی را به وجود آورده است و این نگرانی ها می تواند تبدیل به مسائل جدی و حتی بحرانی شوند.
مقاله ۱۴ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
برنامهریزی مجتمعهای مسکونی انعطافپذیر در ایران با تاکید بر تطبیقپذیری مسکن | میلاد کریمیان شمس آبادی، تیمور حیدری *، علیرضا آریان مهر
تأثیرات اجتنابناپذیر تکنولوژی های جدید، تغییرات محیطی و اقلیمی، دگرگونی روابط اجتماعی، تغییر ساختارهای فرهنگی در مسکن کاملاً مشهود است، ولی در بعضی مواقع دامنه این تغییرات و دگرگونی ها وسیع شده و جامعه نمی تواند نسبت به این تغییرات بی اعتنا بماند زیرا درغیر این صورت جوابگوی مخاطبین خود نخواهد بود. هرچند مفهوم انعطافپذیری چند سالی بیش نیست که بهصورت جدی مورد توجه قرار گرفته است، ولی پرداختن به مفهوم انعطاف پذیری در مسکن و مسکن تطبیقپذیر از موضوعاتی است که میطلبد تا مورد بازبینی مفهومی قرار گیرد که این مهم در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از نوع «کاربردی» و روش تحقیق آن به صورت کیفی است که از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» بهره برده است و جمعآوری داده ها نیز مبتنی بر مطالعات اسنادی، مرور متون، منابع و تجارب و تحلیل آنها بوده و برای تبیین موضوع از روش استدلال منطقی بهره گیری شده است. در پایان نیز به ارائه راهبردهای طراحی انعطاف پذیر در برنامه ریزی مسکن پرداخته شده و راهکارهایی در تحقق پذیری آن در ایران مورد اشاره قرار گرفته است.
مقاله ۱۵ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
بازخوانی معیارهای فرهنگی و اجتماعی در مسکن با تاکید بر اندیشه اسلامی | رضا کشاورز نوروزپور *، ایرج اعتصام
برای بررسی و اظهارنظر در مورد ویژگیهای هر پدیدهای در جهان، روشهای گوناگونی مطرح است که عمدتاً از اصول حاکم بر جهان بینی و باورهای جامعه نشات میگیرند. با اندکی تسامح میتوان روشها را در دو گروه عمده طبقهبندی کرد: گروهی که هر پدیده، مفهوم و عنصری را در جهان به صورت انتزاعی و منفک از دیگران و تنها با توجه به کارکرد، ارزشها و هویتی که بر آن مرتبط است مورد بررسی قرار میدهند، و گروهی که آنها را در ارتباط با سایر پدیدهها، اجزاء عناصر، مفاهیم و با کلهای موجود در جهان و نهایتاً با توجه به هدف غایی عالم هستی مورد توجه قرار میدهند. در این مقاله مفهوم مسکن مطلوب بر اساس آموزه های دینی اسلام مورد توجه بوده است. روش تحقیق مقاله «توصیفی- تحلیلی» و «استدلال منطقی» است که با رجوع به آیات و روایات به بررسی مفهوم فوق الذکر پرداخته است. در این راستا با پرداختن به چهار حوزه مسکن، بازسازی و نگرههای اسلامی مسکن و ارزشهای معماری ایران، شاخصهای مورد نیاز این پژوهش شناسایی گردید. شاخصها بهگونهای انتخاب شدهاند که فصل مشترک حوزههای چهارگانه مطرح شده باشند. گزارههای که با اصول و ارزشهای معماری ایران مشترک بوده و در معماری منطقه قابلیت کالبدی شدن را داشته باشند. از اینرو مفاهیمی از قبیل مرکزیت، تناسب، تناسب زیبایی، بههم پیوستگی، تعادل، فضای پروخالی، نظم، نظم بصری، مؤلفه روانی، هندسه، رعایت جهتگیری (قبله) و بهداشت مورد توجه قرار گرفتهاند. در پایان نیز به اجمال مفاهیم یافته شده از آیات و روایات درباره مسکن مطلوب از دیدگاه اسلام مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
مقاله ۱۶ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۵۰
تبیین ساختار فضایی شهر و شکلگیری مراکز فرعی در شهر اردبیل | محمدرضا اقبال کورائیم *، دکتر محمد سلیمانی مهرنجانی، دکتر موسی کمانرودی کجوری، دکتر احمد زنگانه
تغییرات ساختار فضایی شهرها از عوامل مختلفی نشأت میگیرد که یکی از آنها شهرنشینی است. شهرنشینی با دو مقوله جمعیت و اشتغال قابل اندازهگیری است. جمعیت بهصورت یکنواخت در شهر توزیع نمیشود. بلکه بسته به شرایطی از الگوهای مختلفی تبعیت میکند. همچنین عامل جمعیت در کنار سایر پارامترهای فضایی، منشأ ایجاد هستههای فرعی شده و بر توزیع فضایی اشتغال نیز تأثیر میگذارد. در پژوهش حاضر هدف اصلی بررسی تغییرات جمعیتی و کانونهای فعالیتی بهصورت توزیع فضایی در شهر اردبیل است. در این پژوهش با روش کمی، توصیفی و تحلیلی، روند الگوهای فضایی جمعیت و اشتغال مورد بررسی قرارگرفته است. دادههای استفاده شده برای تحلیلهای جمعیتی، دادههای سرشماری سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ بوده است اما برای بررسی توزیع فضایی اشتغال از دادههای توزیع کاربریهای تجاری و خدماتی برای سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ طرح جامع شهر اردبیل استفاده شده است. روش تجزیهوتحلیل دادهها، آمار فضایی موران عمومی و محلی بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که جمعیت شهر اردبیل طی سالهای آماری ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ از الگوی فضایی خوشهای تبعیت میکند که این روند باگذشت زمان قوت گرفته است. همچنین روند توزیع فضایی اشتغال به صورت الگوی خوشهای با مراکز فرعی همراه است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ساختار فضایی شهر طی سالهای اخیر به سمت چندهستهای شدن پیش میرود.