تأليفاتفصلنامه مطالعات مدیریت شهریمجلاتمقالات
فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره 36 زمستان 1397
فهرست مقالات در فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
۱- حکمرانی شهری: شناسایی شاخصهای برای توسعه مدیریت شهری شهرداری تهران | حامد رحمانی
۲- نقش مدیریت شهری در پیشگیری از جرایم زیستمحیطی در استان گیلان | مریم باقری کچلامی؛ امیرحسین پورجوهری
۳- تحلیل مولفههای کالبدی تاثیرگذار بر شکلگیری احساس تعلق به مکان در مجتمعهای مسکونی شهر رشت (نمونه موردی: مجتمع الغدیر، مجتمع ابریشم، مجتمع تک ماسوله) | نیلوفر جنت پور؛ امیررضا کریمیآذری
۴- معاصرسازی محلات تاریخی با هدف مکانسازی فضاهای شهری | عارفه ایرانی شاد؛ فرح حبیب؛ محمدجواد مهدوی نژاد
۵- سنجش کیفیت زندگی شهری در بافتهای فرسوده(نمونه موردی: محله علی آباد شهر خرم آباد) | راضیه رشیدی؛ احمد زنگانه؛ حمیدرضا صارمی
۶- نقش سینمای ایران در پذیرش مهاجران افغان | تکتم فرمانفرمایی؛ پریسا جعفرزاده
۷- تحلیل بر مولفههای موثر در کاهش آسیبپذیری سکونتگاههای غیر رسمی در برابر زلزله مورد پژوهی: محله فرحزاد منطقه ۲ کلانشهر تهران | سروش لطفی؛ محمود رحیمی
مقاله ۱ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
حکمرانی شهری: شناسایی شاخصهای برای توسعه مدیریت شهری شهرداری تهران | حامد رحمانی
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی شاخصهای بینالمللی برای بررسی توسعه شهری تهران با استفاده از الگوی حکمرانی شهری است.
روش پژوهش: روش مورد استفاده در این پژوهش روش ترکیبی است که در آن برای ساخت مولفهها و سنجهها در ابتدا با استفاده از روش میدانی (مصاحبه در کنار مطالعه اکتشافی) دادهها گردآوری شده و بهوسیله روش کیفی تحلیل تِم مولفهها و شاخصها شناسایی گردید و نیز برای بررسی روایی مدل به دست آمده از روش کمی (استفاده از پیمایش و توزیع پرسشنامه برای تحلیل عاملی تاییدی) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را در مرحله اول برای تحلیل تِم، تحقیقات پیشین و کلیه مقالات علمی پژوهشی داخلی و خارجی که دارای کلید واژه شاخصهای حکمرانی شهری بودند را در بر میگیرد. در این بین ۸ مقاله علمی پژوهشی داخلی و ۱۵ مقاله معتبر خارجی شناسایی گردید که همه آنها مورد بررسی قرار گرفتند و در بخش دوم جامعه آماری را خبرههای مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران تشکیل میدهد. در مرحله دوم نیز جهت بررسی صحت مدل به دست آمده نیز جامعه آماری را کلیه مدیران شهرداری منطقه یک شهر تهران تشکیل میدهند.
یافتهها: یافتههای حاصل از تحلیل تِم نشان از آن داشت که در مصاحبه ۶۲ مضمون شناسایی گردید و سپس با کمک تحلیل عاملی تاییدی از میان آنها در نهایت ۵۰ مضمون انتخاب شد و شاخصها از میان آنها استخراج گردیدند.
نتیجه: در نهایت شاخصها در هشت حوزه مشارکت شهروندان با شهرداری، کارایی و اثربخشی، پاسخگویی به شهروندان، شفافیت، قانونمندی، جهت گیری توافقی، عدالت و بینش راهبردی در شهرداری دسته بندی گردیدند. نتایج حاصل از مدل اندازهگیری در حالت تخمین استاندارد و ضریب معناداری نیز نشان از روایی مناسب شاخصها دارد.
روش پژوهش: روش مورد استفاده در این پژوهش روش ترکیبی است که در آن برای ساخت مولفهها و سنجهها در ابتدا با استفاده از روش میدانی (مصاحبه در کنار مطالعه اکتشافی) دادهها گردآوری شده و بهوسیله روش کیفی تحلیل تِم مولفهها و شاخصها شناسایی گردید و نیز برای بررسی روایی مدل به دست آمده از روش کمی (استفاده از پیمایش و توزیع پرسشنامه برای تحلیل عاملی تاییدی) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را در مرحله اول برای تحلیل تِم، تحقیقات پیشین و کلیه مقالات علمی پژوهشی داخلی و خارجی که دارای کلید واژه شاخصهای حکمرانی شهری بودند را در بر میگیرد. در این بین ۸ مقاله علمی پژوهشی داخلی و ۱۵ مقاله معتبر خارجی شناسایی گردید که همه آنها مورد بررسی قرار گرفتند و در بخش دوم جامعه آماری را خبرههای مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران تشکیل میدهد. در مرحله دوم نیز جهت بررسی صحت مدل به دست آمده نیز جامعه آماری را کلیه مدیران شهرداری منطقه یک شهر تهران تشکیل میدهند.
یافتهها: یافتههای حاصل از تحلیل تِم نشان از آن داشت که در مصاحبه ۶۲ مضمون شناسایی گردید و سپس با کمک تحلیل عاملی تاییدی از میان آنها در نهایت ۵۰ مضمون انتخاب شد و شاخصها از میان آنها استخراج گردیدند.
نتیجه: در نهایت شاخصها در هشت حوزه مشارکت شهروندان با شهرداری، کارایی و اثربخشی، پاسخگویی به شهروندان، شفافیت، قانونمندی، جهت گیری توافقی، عدالت و بینش راهبردی در شهرداری دسته بندی گردیدند. نتایج حاصل از مدل اندازهگیری در حالت تخمین استاندارد و ضریب معناداری نیز نشان از روایی مناسب شاخصها دارد.
مقاله ۲ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
نقش مدیریت شهری در پیشگیری از جرایم زیستمحیطی در استان گیلان | مریم باقری کچلامی؛ امیرحسین پورجوهری
هدف این تحقیق توصیفی- پیمایشی، بررسی نقش مدیریت شهری در پیشگیری از جرایم زیستمحیطی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان شهرداریهای ۱۶ شهرستان استان گیلان (۲۵۶=N) است که حجم نمونه با استفاده از جدول حداقل حجم نمونه بارتلت و همکاران تعیین شد (۱۲۰=n). ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر اساتید و کارشناسان تأیید گردید. پایایی آن با آلفای کرونباخ ۸۶۹/۰ مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با نرمافزارهای SPSS۱۹و LISREL۸.۸۰ انجام شد. نتایج برازش مدل نشان داد که میانگین توان دوم خطای تقریب (RMSEA) برابر با ۰۰/۰، سطح معنیداری P-Value برابر ۶۹۵/۰ و همچنین نسبت X۲/df برابر با ۹۵۸/۰ است میباشند. براساس میزان ضرایب استاندارد بهدست آمده برای عوامل مورد مطالعه، نقش آموزشی (۱۴/۱)، نقش نظارتی (۸۷/۱) و زیرساختی (۷۵/۰)، هر ۳ عامل دارای همبستگی مناسب با نقش مدیریت شهری میباشند، همچنین نشان داده است که عامل نظارتی قویترین نقش را در رابطه با نقش مدیریت شهری در پیشگیری از جرایم زیستمحیطی داشته و نقشهای آموزشی و زیرساختی در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
مقاله ۳ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
تحلیل مولفههای کالبدی تاثیرگذار بر شکلگیری احساس تعلق به مکان در مجتمعهای مسکونی شهر رشت (نمونه موردی: مجتمع الغدیر، مجتمع ابریشم، مجتمع تک ماسوله) | نیلوفر جنت پور؛ امیررضا کریمیآذری
مقدمه و هدف پژوهش:احساس تعلق به مکان، سبب شکلگیری پایگاه وجودی در افراد میگردد و دارای درجات متفاوتی در ابعاد اجتماعی و کالبدی است. هدف پژوهش حاضر دسته بندی عوامل کالبدی موثر بر شکلگیری این احساس، در مجتمع مسکونی است.
روش پژوهش: رویکرد این پژوهش، تحلیلی توصیفی بوده و از ابزار مصاحبه در پیشبرد اهداف استفاده شده است. برای پاسخ به این مهم، سه مجموعه مسکونی الغدیر، ابریشم وتک ماسوله در شهر رشت انتخاب و با روش بررسیهای اسنادی و میدانی، دیدگاه متفاوت ساکنین این مجتمعها طی پرسشنامه هایی در حیطه عناصر کالبدی حس تعلق به مکان جمع آوری گردید و در نهایت با نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به نامحدود بودن جامعه، تعداد حجم نمونه براساس فرمول حجم بهینه کوکران، برابر با ۳۸۴ نفر به دست آمد. سپس، پرسشنامه اصلی با ۳۵ سؤال بین ۳۹۰ نمونه اجرائی شد.
یافتهها: نتایج حاصل از یافتهها حاکی از این امر است که راهبردهای کالبدی در طراحی محیطی مانند: وضوح کالبدی، تنوع عملکردی، فضاهای خاطره انگیز جمعی، مبلمان شهری و فضای سبز به ترتیب با ضرایب ۰۸۴/۰، ۱۱۹/۰، ۱۹۳/۰، ۰۸۴/۰ و ۰۸۷/۰.
نتیجه گیری: سطح معنا داری کمتر از ۰۵/۰همبستگی مستقیم با افزایش احساس تعلق به مکان دارند.
روش پژوهش: رویکرد این پژوهش، تحلیلی توصیفی بوده و از ابزار مصاحبه در پیشبرد اهداف استفاده شده است. برای پاسخ به این مهم، سه مجموعه مسکونی الغدیر، ابریشم وتک ماسوله در شهر رشت انتخاب و با روش بررسیهای اسنادی و میدانی، دیدگاه متفاوت ساکنین این مجتمعها طی پرسشنامه هایی در حیطه عناصر کالبدی حس تعلق به مکان جمع آوری گردید و در نهایت با نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به نامحدود بودن جامعه، تعداد حجم نمونه براساس فرمول حجم بهینه کوکران، برابر با ۳۸۴ نفر به دست آمد. سپس، پرسشنامه اصلی با ۳۵ سؤال بین ۳۹۰ نمونه اجرائی شد.
یافتهها: نتایج حاصل از یافتهها حاکی از این امر است که راهبردهای کالبدی در طراحی محیطی مانند: وضوح کالبدی، تنوع عملکردی، فضاهای خاطره انگیز جمعی، مبلمان شهری و فضای سبز به ترتیب با ضرایب ۰۸۴/۰، ۱۱۹/۰، ۱۹۳/۰، ۰۸۴/۰ و ۰۸۷/۰.
نتیجه گیری: سطح معنا داری کمتر از ۰۵/۰همبستگی مستقیم با افزایش احساس تعلق به مکان دارند.
مقاله ۴ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
معاصرسازی محلات تاریخی با هدف مکانسازی فضاهای شهری | عارفه ایرانی شاد؛ فرح حبیب؛ محمدجواد مهدوی نژاد
مقدمه و هدف پژوهش: یکی از ابعاد معاصرسازی شهری بعد اجتماعی است. تجارب فرهنگی به عنوان محرک در معاصرسازی محسوب میشود. به همین دلیل بازتولید مکان برای مبنای کاربرد تجارب فرهنگی میبایستی اساس بسیاری از برنامههای معاصرسازی باشد. نوشته حاضر تلاشی برای تدوین رویکرد معاصرسازی مکان مبنا است. به نظر میرسد میان عوامل زمینه ای، توسعه ای، آینده نگری، تعاملات اجتماعی و بازتولید ناخودآگاه و رویکرد معاصرسازی مکان مبنا در اینگونه فضاها رابطه معناداری برقرار باشد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر نیازمند برخوردی کیفی است ازاینرو مبنای هستی شناسی تحقیق آزادپژوهی است. در این مقاله برای ارزیابی روایی محتوایی از نظر متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازهگیری و هدف پژوهش به دور وش کیفی و کمی، استفاده میشود. برای ارزیابی میزان پایایی ابزارهای تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جهت رسیدن به هدف اصلی مقاله به منظور ارزیابی اعتبار ویژگیهای محیطی تبیین شده از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است.
یافتهها: در آخر میتوان گفت جهت گیری این پژوهش درزمینه تبیین رویکرد معاصرسازی مکان-مبنا در پنج بعد اصلی «عوامل زمینهای»، «عوامل توسعهای»، «عوامل آینده نگری»، «فرآیندهای اجتماعی»، «بازتولیدناخودآگاه» قابل تعریف میباشد.
نتیجه گیری: به طور کلی میتوان به این نتیجه رسید که عامل بازتولید ناخودآگاه بیشترین تاثیر را بر رویکرد معاصرسازی مکان مبنا دارد. دانش محلی، استفاده از مکان و تعاملات و تجارب از معیارهای تاثیرگذار بر این فرآیند میباشند. معیار تعاملات و تجارب روزمره بیشترین تاثیر را بر بازتولید ناخودآگاه و به تبع آن بر فرآیند معاصرسازی مکان مبنا خواهد داشت.
روش پژوهش: پژوهش حاضر نیازمند برخوردی کیفی است ازاینرو مبنای هستی شناسی تحقیق آزادپژوهی است. در این مقاله برای ارزیابی روایی محتوایی از نظر متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازهگیری و هدف پژوهش به دور وش کیفی و کمی، استفاده میشود. برای ارزیابی میزان پایایی ابزارهای تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جهت رسیدن به هدف اصلی مقاله به منظور ارزیابی اعتبار ویژگیهای محیطی تبیین شده از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است.
یافتهها: در آخر میتوان گفت جهت گیری این پژوهش درزمینه تبیین رویکرد معاصرسازی مکان-مبنا در پنج بعد اصلی «عوامل زمینهای»، «عوامل توسعهای»، «عوامل آینده نگری»، «فرآیندهای اجتماعی»، «بازتولیدناخودآگاه» قابل تعریف میباشد.
نتیجه گیری: به طور کلی میتوان به این نتیجه رسید که عامل بازتولید ناخودآگاه بیشترین تاثیر را بر رویکرد معاصرسازی مکان مبنا دارد. دانش محلی، استفاده از مکان و تعاملات و تجارب از معیارهای تاثیرگذار بر این فرآیند میباشند. معیار تعاملات و تجارب روزمره بیشترین تاثیر را بر بازتولید ناخودآگاه و به تبع آن بر فرآیند معاصرسازی مکان مبنا خواهد داشت.
مقاله ۵ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
سنجش کیفیت زندگی شهری در بافتهای فرسوده(نمونه موردی: محله علی آباد شهر خرم آباد) | راضیه رشیدی؛ احمد زنگانه؛ حمیدرضا صارمی
مقدمه و هدف پژوهش: توسعه بی رویه شهرها، تغییرات ساختار اقتصادی- اجتماعی، عدم تطبیق و همخوانی بافت مرکزی با الگوهای جدید شهرنشینی، ترافیک و آلودگی، وجود تشکیلات متعدد و موازی در زمینه مدیریت مراکز شهری و مهم تر از همه بی توجهی مدیریت شهری به مراکز شهری از یک طرف و فرصت توسعه و سرمایه گذاری مناسب در حاشیه شهرها به علت ارزانی قیمت زمین از طرف دیگر، باعث افت و نزول کیفیت زندگی در مراکز شهری و به طور کلی کنار گذاشتن آنها از فرایند توسعه شهری شده است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش ابعاد کیفیت زندگی شهری در قلمرو بافت فرسوده از طریق جنبههای عینی و ذهنی و در نهایت ارائه راهکار به منظور ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهری در قلمرو بافت فرسوده محله علی آباد شهر خرم اباد می باشد.
روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی و پیمایشی و از نظر نوع تحلیل مبتنی بر مدل تحلیل رگرسیون است. این تحقیق با بهره گیری از روشهای آمار استنباطی به تحلیل و آزمون فرضیات و چگونگی روابط بین متغیرها پرداخته شده است. به منظور سنجش کیفیت زندگی در قلمرو بافت فرسوده به روش نمونه گیری تصادفی ۳۸۰ پرسشنامه تهیه گردید. سپس به منظور شناسایی عوامل و شاخصهای تاثیرگذار در بحث رضایتمندی از زندگی در قلمرو بافت فرسوده محله علی آباد، از تکنیکهای Tتک نمونه/ تک گروهی، R پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد عامل حمل و نقل، مسکن، حکمروایی شهری و دسترسی تفریحی بیشترین تاثیر را بر میزان رضایتمندی از زندگی در بافت فرسوده دارد که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء این مولفهها میتوان سطح رضایتمندی از زندگی را در این منطقه بالا برد.
نتیجه گیری: متغیر کالبدی بر ابعاد ذهنی کیفیت زندگی موثر است. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر ابعاد کالبدی، میزان رضایت از زندگی و ابعاد ذهنی کیفیت زندگی به همان مقدار افزایش خواهد داشت. همچنین باتوجه به نتایج حاصل از رگرسیون مشخص گردید که عامل مسکن بیشترین تاثیر را بر کیفیت کالبدی محیط شهری نداشته و این عامل حمل و نقل می باشد که بیشترین تاثیر را دارد.
روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی و پیمایشی و از نظر نوع تحلیل مبتنی بر مدل تحلیل رگرسیون است. این تحقیق با بهره گیری از روشهای آمار استنباطی به تحلیل و آزمون فرضیات و چگونگی روابط بین متغیرها پرداخته شده است. به منظور سنجش کیفیت زندگی در قلمرو بافت فرسوده به روش نمونه گیری تصادفی ۳۸۰ پرسشنامه تهیه گردید. سپس به منظور شناسایی عوامل و شاخصهای تاثیرگذار در بحث رضایتمندی از زندگی در قلمرو بافت فرسوده محله علی آباد، از تکنیکهای Tتک نمونه/ تک گروهی، R پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد عامل حمل و نقل، مسکن، حکمروایی شهری و دسترسی تفریحی بیشترین تاثیر را بر میزان رضایتمندی از زندگی در بافت فرسوده دارد که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء این مولفهها میتوان سطح رضایتمندی از زندگی را در این منطقه بالا برد.
نتیجه گیری: متغیر کالبدی بر ابعاد ذهنی کیفیت زندگی موثر است. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر ابعاد کالبدی، میزان رضایت از زندگی و ابعاد ذهنی کیفیت زندگی به همان مقدار افزایش خواهد داشت. همچنین باتوجه به نتایج حاصل از رگرسیون مشخص گردید که عامل مسکن بیشترین تاثیر را بر کیفیت کالبدی محیط شهری نداشته و این عامل حمل و نقل می باشد که بیشترین تاثیر را دارد.
مقاله ۶ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
نقش سینمای ایران در پذیرش مهاجران افغان | تکتم فرمانفرمایی؛ پریسا جعفرزاده
مقدمه و هدف پژوهش: با نگاهی کوتاه به پدیده مهاجرت حداقل در دو قرن گذشته، عواملی چون جنگ، فقر و بیکاری از مهمترین عوامل مهاجرتهای گروهی و فردی بوده است. مهاجرت اگر چه میتواند تاثیرات منفی اقتصادی، اجتماعی و روانی بسیار برای فرد مهاجر و کشور مهاجرپذیر داشته باشد، اما از سوی دیگر میتواند مسایل مثبت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز داشته باشد. این مقاله تلاش میکند آثار و پیامدهای مهاجرت افغان ها را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. در همین راستا حضور بیش از سی سال مهاجرین افغانی در ایران مورد توجه بسیاری از فیلمسازان قرار گرفته و فیلمها و سریالهای مختلفی در رابطه با این موضوع ساخته شده، که با واکنشهای مثبت و منفی در سطح داخلی و بینالمللی روبرو شدهاست. در این پژوهش موضوع مورد مطالعه، بررسی نقش سینما در پذیرش و عدم پذیرش مهاجران افغانی در ایران با تأکید بر سینمای ایران در دهه هشتاد است. اهمیت نقش سینما به دلیل تأثیری که بر اذهان جامعه دارد، می تواند در ایجاد نگرشهای مردم در زمینه پذیرش مهاجران افغانی واقعگرایانه عمل کند و با خلق تصاویر و مضامین روشن و مثبت یا حتی برعکس در این زمینه به عنوان ابزاری آگاهی بخش کارساز باشد.
روش پژوهش:تحلیلی-توصیفی بصورت کمی و کیفی می باشد چرا که در بیان داده ها و تحلیل نظر سنجی از روش spss استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانواده، تحصیل، ازدواج، اشتغال، حکومت، اقامت و جنگ بعنوان شاخص اصلی می باشد.
یافتهها: بر اساس مدل مفهومی تحقیق، کدگذاری متغیرهای تحقیق شامل شخصیتپردازی، پذیرش خود و دیگران، اعتماد اجتماعی، سبک زندگی، امنیت اجتماعی، توسعه اقتصادی و سیاستگذاری انجام شده است. همبنطور موثرین عامل در پذیرش و عدم پذیرش مهاجران افغان از طریق مشاهده و نظرسنجی جنگ می باشد که هفتاد درصد افراد به آن اشاره کرده اند.
نتیجهگیری: سینمای دهه هشتاد ایران در پذیرش و عدم پذیرش مهاجران افغان در ایران نقش داشته است. همچنین در زمینه سیاستگذاری، عدم برنامهریزی دولت و مراجع قانونی در مواجهه با مهاجرین افغان کاملاً مشهود است.
روش پژوهش:تحلیلی-توصیفی بصورت کمی و کیفی می باشد چرا که در بیان داده ها و تحلیل نظر سنجی از روش spss استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانواده، تحصیل، ازدواج، اشتغال، حکومت، اقامت و جنگ بعنوان شاخص اصلی می باشد.
یافتهها: بر اساس مدل مفهومی تحقیق، کدگذاری متغیرهای تحقیق شامل شخصیتپردازی، پذیرش خود و دیگران، اعتماد اجتماعی، سبک زندگی، امنیت اجتماعی، توسعه اقتصادی و سیاستگذاری انجام شده است. همبنطور موثرین عامل در پذیرش و عدم پذیرش مهاجران افغان از طریق مشاهده و نظرسنجی جنگ می باشد که هفتاد درصد افراد به آن اشاره کرده اند.
نتیجهگیری: سینمای دهه هشتاد ایران در پذیرش و عدم پذیرش مهاجران افغان در ایران نقش داشته است. همچنین در زمینه سیاستگذاری، عدم برنامهریزی دولت و مراجع قانونی در مواجهه با مهاجرین افغان کاملاً مشهود است.
مقاله ۷ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳۶
تحلیل بر مولفههای موثر در کاهش آسیبپذیری سکونتگاههای غیر رسمی در برابر زلزله مورد پژوهی: محله فرحزاد منطقه ۲ کلانشهر تهران | سروش لطفی؛ محمود رحیمی
مقدمه و هدف پژوهش: ابعاد سکونتگاههای شهری روز به روز پیچیدهتر و به تبع آن ناپایداری در این سکونتگاهها بیشتر شده است. بر این منوال جامعه شهری، به ویژه در اشکال امروزی و مدرن آن، به طور دائم و گسترده در معرض انواع مختلفی از مخاطرات قرار گرفته است. بخش اعظمی از خسارات ناشی از این مخاطرات، بیش از آنکه برآمده از رویدادهای غیر منتظره باشند، نتیجه قابل پیشبینی بر هم کنش سه نظام عمده: محیط کالبدی (دربرگیرنده مخاطرات)، ویژگیها اجتماعی و جمعیتی و افزون بر آن سازو کاره نظام مدیریت و برنامه ریزی است. از این رو هدف پژوهش بررسی وضعیت آسیبپذیری محله فرحزاد و شناسایی مولفههای موثر برآن است. محله فرحزاد به دلیل وجود اسکان غیرسمی و بافت فرسوده و قرار گیری در نزدیکی گسل زمین لزره در صورت وقوع زلزله میزان خسارات ناشی از آن دو چندان خواهد بود.
روش پژوهش: در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با تدوین شاخص های جامع و بهکارگیری مدل AHP در محیط ArcGIS به تحلیل آسیب پذیری محله فرحزاد پرداخته است. همچنین اقدام به توزیع پرسشنامه در سطح ساکنان محله شده است. با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محله حجم نمونه انتخاب شده است. بنابراین براساس جمعیت ۵۹۳۱ نفر ۳۵۷ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تحلیل پرسشنامه از آزمون های پیرسون و رگرسیون استفاده شده است.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد کیفیت بنا مهمترین عامل جهت کاهش آسیبپذیری در برابر زلزله احتمالی است. همچنین مشخص گردید که محله فرحزاد از نظر آسیبپذیری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد به طوری که ۲۸ درصد دارای آسیبپذیری بالا و ۱۳ درصد آسیبپذیری بسیار بالا قرار دارد. در نهایت جهت تحلیل مولفههای موثر بر کاهش آسیبپذیری از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی و براساس آزمون پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل آزمون گویای آن است که شاخص کالبدی – محیطی در وهله نخست و سپس شاخص مدیریت – نهادی عامل موثر در کاهش آسیبپذیری محسوب میشوند.
نتیجه گیری: وجود ضعفهای اساسی در در ساختار کالبدی محله به ویژه شبکه معابر آن سبب آسیبپذیر بالای محله در مواقع بحران شده است. همچنین از لحاظ مدیریت ـ نهادی نیز این محله دارای چالشهای زیادی است. لزوم توجه به عامل پیشگری از وقوع بحران به عوامل مدیریتی مربوط میشود به طوری که اجرای مانورهای آموزشی و نظارت بر ساخت و ساز و … میتواند از میزان آسیبپذیری محله به شکل جدی بکاهد.
روش پژوهش: در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با تدوین شاخص های جامع و بهکارگیری مدل AHP در محیط ArcGIS به تحلیل آسیب پذیری محله فرحزاد پرداخته است. همچنین اقدام به توزیع پرسشنامه در سطح ساکنان محله شده است. با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محله حجم نمونه انتخاب شده است. بنابراین براساس جمعیت ۵۹۳۱ نفر ۳۵۷ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تحلیل پرسشنامه از آزمون های پیرسون و رگرسیون استفاده شده است.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد کیفیت بنا مهمترین عامل جهت کاهش آسیبپذیری در برابر زلزله احتمالی است. همچنین مشخص گردید که محله فرحزاد از نظر آسیبپذیری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد به طوری که ۲۸ درصد دارای آسیبپذیری بالا و ۱۳ درصد آسیبپذیری بسیار بالا قرار دارد. در نهایت جهت تحلیل مولفههای موثر بر کاهش آسیبپذیری از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی و براساس آزمون پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل آزمون گویای آن است که شاخص کالبدی – محیطی در وهله نخست و سپس شاخص مدیریت – نهادی عامل موثر در کاهش آسیبپذیری محسوب میشوند.
نتیجه گیری: وجود ضعفهای اساسی در در ساختار کالبدی محله به ویژه شبکه معابر آن سبب آسیبپذیر بالای محله در مواقع بحران شده است. همچنین از لحاظ مدیریت ـ نهادی نیز این محله دارای چالشهای زیادی است. لزوم توجه به عامل پیشگری از وقوع بحران به عوامل مدیریتی مربوط میشود به طوری که اجرای مانورهای آموزشی و نظارت بر ساخت و ساز و … میتواند از میزان آسیبپذیری محله به شکل جدی بکاهد.