پله-خانه
نام معمار: استودیو هرم (مرتضی علی نیا مقدم ،حمید بابایی، هیوا ابنعباس)
موقعیت: ایران،کردستان ،بانه
وضعیت: ساخته شده
مساحت: ۶۱۶ مترمربع
کاربری: مسکونی
تاریخ ساخت: ۱۳۹۷
کارفرما: کاوه عبدالله زاده
همکاران طراحی: بهاره شیسی، مرضیه گشاهی، سحر بیگدلی، فاطمه اسدسلیمانی، اندیشه اسکویی، الیکا زارعی، احسان کازرونی، مهسا معقولی
طراحی و دکوراسیون داخلی: دفتر معماری هرم
نوع سازه: اسکلت بتنی
نوع تأسیسات: داکت اسپیلیت
مشخصات کلی پروژه پله-خانه
خانه
ویژگیهای منحصر به فرد خانههای سنتی در ایران با توجه به مسایل اقلیمی، محرمیت و نورگیری شکل گرفته است. این خانهها به گونهای طراحی شده بود که حداکثر آسایش محیطی را برای استفادهکنندگان خود داشته باشد. این خانهها ارتباط عمیقی با طبیعت، اقلیم منطقه و آسمان نیز برقرار میکردند.
بافت شهری
ساختمانهایی که در بافت شهری قرار میگیرند تابع قوانین و محدودیتهای شهری و ضوابط از پیش تعیین شده هستند. این ساختمانها باید با توجه به همسایگیها، ضوابط پیشآمدگی، محدوده زمین و محیط اطراف شکل بگیرند.در ایران، ایجاد خانهای که در بافت فشرده شهری قرار گرفته و با ضوابط شهری منطقه هماهنگ باشد یکی از چالشهای مهم در طراحی پروژههای مسکونی است. خانهای که با بافت ریزدانهی شهری هماهنگ بوده و از طرف دیگر کیفیتهای فضایی خانه را داشته باشد و بتواند مفهوم سکونت را در خود جای دهد.
پله
پله به صورت معمول،به عنوان یکی از مهمترین عناصر شکلدهندهی سهبعدی فضا برای پاسخگویی به یک نیاز خاص ساخته میشود و از دیرباز در معماری و شکلگیری کالبد پروژهها بسیار تاثیرگذار بوده است. برای مثال در خانه شماره شش آیزنمن، پلکان برعکس وجه کمیاب این خانه است. عنصری که محورهای این خانه را مجسم میکند و برای جلب توجه با رنگ قرمز رنگ آمیزی شده است. راه ارتباطی بین طبقات و راه دسترسی به بام نیز از طریق پله میباشد. وجود پله در بنایی مانند بنای تایباد خراسان امکان سبک کردن حجم ساختمان را نیز به وجود آورده است.بنابراین، پله عنصری عملکردی است که مهمترین وظیفه آن دسترسی طبقات به یکدیگر است که به عنوان جسمی سیال در پروژه شکل میگیرد. فارغ از عملکرد اصلی این عنصر، نیاز به بازنگری در ماهیت پله در معماری احساس میشود.
چالشی که ما در پروژه به دنبال آن بودیم، تعریف جدیدی از پله علاوه بر ماهیت عملکردی آن است. عنصری که با تغییر مختصات مکانی و ابراز بیان در مرحله اول تعیین کننده روند شکلگیری حجم بیرونی پروژه، استقلال و شکلگیری دیگر فضاهای عملکردی بوده و درمرحله بعد فضایی تعاملی برای مکث، تماشا، نشستن، دیدار و گفت و گو در داخل پروژه ایجاد میکند.
زمینه
پروژه در استان کردستان و در شهر بانه واقع شده است،
اقلیم منطقه کوهستانی بوده و دارای طبیعتی زیبا و بکر است. همچنین قرارگیری پروژه در بافت ریزدانه شهری به گونهای است که در همسایگیهای خود ساختمانهای مخروبه و بعضا از لحاظ بصری نامناسب را دارد. این مسئله موجب میشود تا پروژه در لایه اول از منظر مناسبی برخوردار نباشد،بنابراین چالش دیگری که در پروژه مطرح شد پنهان کردن لایه اول منظر از دیدگان بنا و سالمسازی بصری پروژه و در مرحله دوم برقراری دیالوگ و شکلگیری یک منظر مناسب توسط نمای پروژه برای همسایگان بود.
طرح
در ابتدا با توجه به قرارگیری زمین در بافت شهری و برنامه فیزیکی طرح شده از طرف کارفرما که خواستار خانهای در ۳طبقه بود، پروژه به صورت یک باکس هماهنگ با بافت اطراف تصور شد. برای جلوگیری از دید نامناسب ساختمان روبروی پروژه، جدار بیرونی به صورت حجم واسطی با فضای اصلی در نظر گرفته شد. این واسط به صورت حیاطی در طبقه اول و در نتیجه دو قسمت شدن حجم دیده شد. حجم رو به خیابان، در طبقه اول با فضای سبز پوشیده شد تا واسطی باشد برای جلوگیری از دیدنامناسب ساختمان مقابل. این تاثیرگذاری تا جایی پیشرفت که واسط پروژه را دارای عمق کرده و باعث شد پلان و حجم پروژه درمسیری رفت و برگشتی در دیالوگ و ارتباط با یکدیگر قرارگیرند و علاوه بر پاسخگویی به سالم سازی بصری پروژه، مساله محرمیت و سازماندهی فضایی پروژه را نیز حل کنند.
نما پله-خانه
از سوی دیگر
پله که در پروژه به عنوان چالشی برای طراحی در نظر گرفته شده بود به صورت عنصر حجمی سهبعدی اکسپوز در نمای ساختمان و همچنین داخل پروژه خود را نمایان ساخت. این پله ها در نقاط مختلفی از پروژه قرار گرفتند که دسترسی سیال و پیوسته طبقات را آسان مینمودند و با قرارگیری در پروژه مرز قطعی بین داخل و خارج پروژه را مورد سوال قرار دادند و به صورت واسطی برای ارتباط بیرون و داخل بنا قرار گرفتند همچنین پله عنصری شد، برای مکث، تعامل، نشستن و گفت و گو که در نقاط مختلف پروژه.
در نهایت پروژه با تاثیرپذیری از کالبد و روح خانههای قدیم ایران، زمینه و بافت شهری و توجه موکد به عنصر پله به گونهای پیشرفت که بتواند خانهای میان متنی برای ایرانیان امروز باشد و تعریف کلاسیک مرز برای داخل و خارج پروژه را مورد پرسش قرار دهد و در ارتباطی منطقی با محیط اطراف خود شکل بگیرد. در نهایت متریال بتن اکسپوز برای پروژه انتخاب شد تا با حفظ خلوص پروژه در دیالوگی بین سنت و مدرنیته قرار گیرد.
ادراک فضا، پیوستگی و سیالیت پله-خانه
در سازماندهی فضایی
پروژه، سیالیت و ایجاد فضای تهی مورد توجه قرار گرفت. بدین صورت که طبقات از لحاظ بصری و فضایی بتوانند با یکدیگر در ارتباط بوده و باعث پیوستگی فضایی کلی پروژه شوند. پله دسترسی طبقه اول و دوم که تا بام خالی بوده و از سقف آن نور به داخل وارد میشود نمونهای از این دست فضاهاست. بدین ترتیب با قرارگیری فضاها در کنار یکدیگر و ایجاد فضای تهی، سیالیت در فضا شکل گرفته و پروژه در ارتباطی عمیق در داخل و بیرون خود قرار میگیرد، به گونهای که مرزی میان داخل و بیرون بنا نبوده و فضاها در پیوستگی کامل در طبقات و در بیرون بنا با یکدیگر باشند.
در این سازماندهی فضایی، عملکردها به گونهای شکل گرفت که هرکدام از فضاها استقلال خود را داشته باشند و مرز میان فضاها با تغییر مختصات و اختلاف سطح از همدیگر جدا شوند. تنوع و حفظ مرز نامرئی حریم فضایی هر عملکرد، در هر طبقه باعث شد تا کاربر علاوه بر آسایش محیطی علاقه به کشف و تجربه فضاهای مختلف با کیفیتهای فضایی متفاوت را داشته باشد.