تأليفاتفصلنامه مطالعات مدیریت شهریمجلاتمقالات
فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره 3 ( پیاپی 15 ) پاییز 1392
فهرست مقالات در فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
۱- مدیریت بافتهای تاریخی- فرهنگی با تعیین عرصههای بحرانی به کمک منطق فازی با استفاده از GIS | محمدرضا پورجعفر؛ هادی رضایی راد
۲- بررسی علل تغییر کالبدی در مرکز شهر تهران و راهکارهای تعدیل آن از نظر مدیریت شهری (مورد: منطقه شش) | حمیده رشادت جو؛ پدرام طلوعی
۳- مکان یابی مناظر موقت شهری در راستای ارتقاء کیفیت محیطهای شهری (نمونه موردی: منطقه ۸ شهرداری مشهد) | قدیر صیامی؛ نیلوفر هریوندی؛ تهمینه کنگی
۴- برنامهریزی استراتژیک در راستای توسعه کشاورزی شهری با روش SWOT | سجاد ولیپور؛ محمدرضا اکبری؛ کیانوش ذاکر حقیقی
۵- رابطه سازمان فضایی و نفوذپذیری شهر با میزان امنیت اجتماعی از نظر شهروندان بر اساس مدل CPTED (مطالعه موردی: شهر کرج | روزبه خلقت دوست؛ افسانه زمانی مقدم؛ سیده تناز شمس آبادی
۶- سطحبندی میزان توسعه یافتگی اجتماعی-اقتصادی استان خراسان شمالی با استفاده از مدل تاپسیس | بهار منوچهری؛ اسماعیل شیعه
۷- نقش شهرداری در ارتقای اخلاق شهروندی (شهرداری منطقه ١٧تهران) | مهدیه اودرخانی؛ سیدرضا صالحی امیری؛ مهدی پورقاسم میانجی
۸- نقش آموزش شهروندی بر میزان پذیرش اجتماعی مدیران فرهنگی در سازمانهای آموزشی | رمضان جهانیان؛ مهرنوش حمدی
مقاله ۱ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
مدیریت بافتهای تاریخی- فرهنگی با تعیین عرصههای بحرانی به کمک منطق فازی با استفاده از GIS | محمدرضا پورجعفر؛ هادی رضایی راد
از جمله سیاستهای موثر و حساس توسعه شهری برای بافتهای باارزش را میتوان طرحهای مداخله در بافتهای تاریخی- فرهنگی دانست که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، زیستمحیطی و کالبدی قابل تحلیل هستند. عدم مداخلهی بهینه در بافتهای تاریخی باعث فرسودگی در سکونت، کالبد و عملکرد در بافت تاریخی میشود. از این رو شناسایی صحیح پهنههای بحرانی نیازمند مداخله و اولویتبندی بین پهنهها و در نهایت تعیین الگوها و روشهای مداخلهی صحیح در بافتهای تاریخی که از اهداف اصلی پژوهش حاضر است، میتواند موجب تعادل چرخه رشد و توسعه و همچنین باز زندهسازی بافت گردد.
روش پژوهش: روش تحقیق با توجه به ماهیت پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است، بدین منظور در مدلسازی منطق بولین در انتخاب شاخصها و منطق فازی در درجهبندی دادهها به کمک تکنیک Spatial Statistic در نرمافزار GIS مورد استفاده قرار گرفته است.
یافتهها: اصلیترین و عمدهترین خروجی این فرآیند کاهش تعداد متغیرهای مورد استفاده در مدل و واقعیتر نمودن نتایج آن است. در انجام مدلسازی اشاره شده، جهت دستیابی به پهنههای نیازمند مداخله و اولویتبندی بین این پهنهها ۳ مرحلهی تعیین لایههای مورد سنتز معیارها، الگوی تلفیق لایههای هر معیار و تعیین الگوی منتخب جهت تلفیق نهایی گرفته است.
روش پژوهش: روش تحقیق با توجه به ماهیت پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است، بدین منظور در مدلسازی منطق بولین در انتخاب شاخصها و منطق فازی در درجهبندی دادهها به کمک تکنیک Spatial Statistic در نرمافزار GIS مورد استفاده قرار گرفته است.
یافتهها: اصلیترین و عمدهترین خروجی این فرآیند کاهش تعداد متغیرهای مورد استفاده در مدل و واقعیتر نمودن نتایج آن است. در انجام مدلسازی اشاره شده، جهت دستیابی به پهنههای نیازمند مداخله و اولویتبندی بین این پهنهها ۳ مرحلهی تعیین لایههای مورد سنتز معیارها، الگوی تلفیق لایههای هر معیار و تعیین الگوی منتخب جهت تلفیق نهایی گرفته است.
مقاله ۲ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
بررسی علل تغییر کالبدی در مرکز شهر تهران و راهکارهای تعدیل آن از نظر مدیریت شهری (مورد: منطقه شش) | حمیده رشادت جو؛ پدرام طلوعی
شهرها از تاریخ پیدایش همواره دستخوش تغییرات متعددی بودهاند که باعث توسعه و حتی نابودی آنها گردیده و شهر تهران نیز به عنوان پایتخت کشور ایران از این موضوع مستثنی نبوده است. منطقه شش شهرداری تهران، به عنوان یکی از مرکزیترین مناطق، از ویژگی خاصی در این رابطه برخوردار است. تجمع مراکز اداری، تجاری و دولتی، شمار بالای جمعیت شناور و کانون توجه مناسبات سیاسی سبب منحصر به فرد شدن منطقه شده و لذا شناخت دقیقتر آن بسیار ضروری است. این پژوهش به منظور، بررسی علل تغییر کالبدی در مرکز شهر تهران و راهکارهای تعدیل آن از نظر مدیریت شهری (مورد منطقه شش) انجام پذیرفت.
روش پژوهش: از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین منطقه شش میباشند؛ که بر اساس روش کرجسی و مورگان و انتخاب نمونه ۳۸۶ نفری به صورت تصادفی، توزیع پرسشنامه در هجده محله منطقه و استفاده از روش آمار توصیفی – استنباطی و بهکارگیری نرمافزار SPSS و آزمون t. انجام گرفته است.
یافته و نتیجه پژوهش: رابطه معناداری بین عوامل اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی و تغییر کالبدی منطقه مشاهده و نتیجهگیری گردید، مدیریت شهری میتواند نقش بسزایی در تغییر کالبدی داشته و در راستای تعدیل مشکلات موجود نیاز به انجام راهکارهای مناسب، از جمله توجه بیشتر به عوامل اجتماعی، موثر دانستن عوامل فرهنگی در اداره شهر، سیاست گذاریهای نوین اجرایی در امور اقتصادی و زیستمحیطی آشکار میباشد.
روش پژوهش: از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین منطقه شش میباشند؛ که بر اساس روش کرجسی و مورگان و انتخاب نمونه ۳۸۶ نفری به صورت تصادفی، توزیع پرسشنامه در هجده محله منطقه و استفاده از روش آمار توصیفی – استنباطی و بهکارگیری نرمافزار SPSS و آزمون t. انجام گرفته است.
یافته و نتیجه پژوهش: رابطه معناداری بین عوامل اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی و تغییر کالبدی منطقه مشاهده و نتیجهگیری گردید، مدیریت شهری میتواند نقش بسزایی در تغییر کالبدی داشته و در راستای تعدیل مشکلات موجود نیاز به انجام راهکارهای مناسب، از جمله توجه بیشتر به عوامل اجتماعی، موثر دانستن عوامل فرهنگی در اداره شهر، سیاست گذاریهای نوین اجرایی در امور اقتصادی و زیستمحیطی آشکار میباشد.
مقاله ۳ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
مکان یابی مناظر موقت شهری در راستای ارتقاء کیفیت محیطهای شهری (نمونه موردی: منطقه ۸ شهرداری مشهد) | قدیر صیامی؛ نیلوفر هریوندی؛ تهمینه کنگی
مناظر موقت شهری به کاربردهای موقت اراضی و فضاهای بدون استفاده در شهر اطلاق میشود که میتوانند به عنوان عرصه و تجلیگاه رخدادهای فرهنگی- اجتماعی شهر و مکان بروز رفتارهای شهروندی مورد استفاده قرار گیرند. فضاهایی که نقشی مهم در افزایش همبستگیهای اجتماعی، بهبود و ارتقاء رفتار شهروندان و کیفیت محیط زندگی آنان را بر عهده دارند. منطقه ۸ کلانشهر مشهد به واسطه مجاورت بلافصل با محدوده پیرامونی حرم مطهر رضوی و به عنوان مرکزی مهم در برگزاری مناسک، آیینها و مراسم مذهبی در مناسبتهای مختلف و حرکت دستهجات مذهبی به سوی حرم مطهر رضوی و همچنین فضاهای رها شده، فراموش شده و نیز متعدد شهری ظرفیت بالایی در برنامهریزی برای مکان یابی مناظر موقت شهری دارد. از این رو هدف این مقاله مکان یابی بهینه مناظر موقت شهری در منطقه ۸ شهرداری مشهد با استفاده از AHP است که بر اساس چهار شاخص فرهنگی- اجتماعی، کالبدی، عملکردی و دسترسی و ۱۹ زیر معیار انجام شده است.
روش پژوهش: فرایند انجام این تحقیق در چارچوب شناسایی وضع موجود، تعریف معیارها و زیر معیارهای مناسب و استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است. روش جمعآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانهای و میدانی (تکمیل پرسشنامه توسط کارشناسان و خبرگان شهری) صورت گرفته است.
روش پژوهش: فرایند انجام این تحقیق در چارچوب شناسایی وضع موجود، تعریف معیارها و زیر معیارهای مناسب و استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است. روش جمعآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانهای و میدانی (تکمیل پرسشنامه توسط کارشناسان و خبرگان شهری) صورت گرفته است.
مقاله ۴ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
برنامهریزی استراتژیک در راستای توسعه کشاورزی شهری با روش SWOT | سجاد ولیپور؛ محمدرضا اکبری؛ کیانوش ذاکر حقیقی
با توجه به افزایش روزافزون جمعیت کرهی زمین ضرورت توسعه کشاورزی شهری مطرح میشود. توسعه کشاورزی شهری به عنوان یک مقوله مهم نیازمند اخذ استراتژیهای اساسی و منطقی است. بنابراین هدف مطالعه حاضر تدوین استراتژیهای توسعه کشاورزی شهری است.
روش پژوهش:پژوهش حاضر از نوع هدف، کاربردی و شیوه گردآوری دادهها پیمایشی و از لحاظ میزان کنترل، غیرآزمایشی است. جامعه موردمطالعه این تحقیق کارمندان شهرداری شهر دوگنبدان مرکز شهرستان گچساران بود که تعداد آنها ۱۲۹ نفر میباشد. در مرحله اول با کمک روش مصاحبه نیمهساختار نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها مشخص و در مرحله دوم با تهیه پرسشنامه، جمعآوری دادهها صورت گرفت. سپس با روش SWOT به بررسی نقاط قوت و نقاط ضعف و فرصتها و تهدیدها پرداخته شد و تدوین استراتژی در راستای توسعه کشاورزی شهری به صورت گرفت.
یافتهها:یافتههای تحقیق در دو جدول ارزیابی عوامل درونی و ارزیابی بیرونی و ۳۶ راهبرد استراتژیک است.
نتیجهگیری:نتایج نشان داد سازمان در مقابل تهدیدها و فرصتها، توانایی واکنش قابل اتکا را ندارد و استراتژهای گذشته توانایی بهرهبرداری مناسب از فرصتها و مقابله موفق با تهدیدهای محیطی را ندارد. همچنین، ادامه وضع موجود، تضمینکننده آینده روشن برای توسعه کشاورزی شهری نیست. از این رو تغییر در راهبردهای توسعه کشاورزی شهری برای بهبود بهرهبرداری از فرصتها و اجتناب از تهدیدها ضروری است
روش پژوهش:پژوهش حاضر از نوع هدف، کاربردی و شیوه گردآوری دادهها پیمایشی و از لحاظ میزان کنترل، غیرآزمایشی است. جامعه موردمطالعه این تحقیق کارمندان شهرداری شهر دوگنبدان مرکز شهرستان گچساران بود که تعداد آنها ۱۲۹ نفر میباشد. در مرحله اول با کمک روش مصاحبه نیمهساختار نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها مشخص و در مرحله دوم با تهیه پرسشنامه، جمعآوری دادهها صورت گرفت. سپس با روش SWOT به بررسی نقاط قوت و نقاط ضعف و فرصتها و تهدیدها پرداخته شد و تدوین استراتژی در راستای توسعه کشاورزی شهری به صورت گرفت.
یافتهها:یافتههای تحقیق در دو جدول ارزیابی عوامل درونی و ارزیابی بیرونی و ۳۶ راهبرد استراتژیک است.
نتیجهگیری:نتایج نشان داد سازمان در مقابل تهدیدها و فرصتها، توانایی واکنش قابل اتکا را ندارد و استراتژهای گذشته توانایی بهرهبرداری مناسب از فرصتها و مقابله موفق با تهدیدهای محیطی را ندارد. همچنین، ادامه وضع موجود، تضمینکننده آینده روشن برای توسعه کشاورزی شهری نیست. از این رو تغییر در راهبردهای توسعه کشاورزی شهری برای بهبود بهرهبرداری از فرصتها و اجتناب از تهدیدها ضروری است
مقاله ۵ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
رابطه سازمان فضایی و نفوذپذیری شهر با میزان امنیت اجتماعی از نظر شهروندان بر اساس مدل CPTED (مطالعه موردی: شهر کرج | روزبه خلقت دوست؛ افسانه زمانی مقدم؛ سیده تناز شمس آبادی
هدف آرمانی این پژوهش ارتقاء سطح امنیت اجتماعی در شهرها به کمک طراحی سازمان فضایی[i] و نفوذپذیری شهر به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی طراحی شهری میباشد. هدف ویژه، تعیین رابطه این مؤلفه با میزان امنیت اجتماعی است و بدین جهت فرض گردیده است که بین این مؤلفه با میزان امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد.
روش پژوهش: جامعه آماری، شهر کرج میباشد و حجم جامعه آماری ۱۷۳۲۲۷۵ نفر میباشد. روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای میباشد که با استفاده از روش تصادفی طبقهای نمونهگیری شده است. با توجه به جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونه ۳۸۴=n میباشد. نهایتاً با استفاده از روشهای مطالعه کتابخانهای و میدانی به جمعآوری دادهها پرداخته شده و دادهها با استفاده از نرمافزار تحلیل آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل و روابط بین آنها مورد سنجش قرار گرفته است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که میان شاخصهای سازمان فضایی و نفوذپذیری شهر با میزان امنیت اجتماعی رابطهای قوی وجود دارد. علاوه بر این، بهبود شاخصهای سازمان فضایی و نفوذپذیری شهری، منجر به کاهش میزان جرائم رخ داده و در نتیجه افزایش میزان امنیت اجتماعی شده است.
نتیجهگیری: با توجه به تأیید فرضیههای، به نظر میرسد که میتوان با بهبود و طراحی مجدد شاخصهای سازمان فضایی و نفوذپذیری شهری، بسترهای وقوع جرم در جامعه را کاهش داده و در نتیجه میزان امنیت اجتماعی را افزایش داد.
روش پژوهش: جامعه آماری، شهر کرج میباشد و حجم جامعه آماری ۱۷۳۲۲۷۵ نفر میباشد. روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای میباشد که با استفاده از روش تصادفی طبقهای نمونهگیری شده است. با توجه به جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونه ۳۸۴=n میباشد. نهایتاً با استفاده از روشهای مطالعه کتابخانهای و میدانی به جمعآوری دادهها پرداخته شده و دادهها با استفاده از نرمافزار تحلیل آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل و روابط بین آنها مورد سنجش قرار گرفته است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که میان شاخصهای سازمان فضایی و نفوذپذیری شهر با میزان امنیت اجتماعی رابطهای قوی وجود دارد. علاوه بر این، بهبود شاخصهای سازمان فضایی و نفوذپذیری شهری، منجر به کاهش میزان جرائم رخ داده و در نتیجه افزایش میزان امنیت اجتماعی شده است.
نتیجهگیری: با توجه به تأیید فرضیههای، به نظر میرسد که میتوان با بهبود و طراحی مجدد شاخصهای سازمان فضایی و نفوذپذیری شهری، بسترهای وقوع جرم در جامعه را کاهش داده و در نتیجه میزان امنیت اجتماعی را افزایش داد.
مقاله ۶ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
سطحبندی میزان توسعه یافتگی اجتماعی-اقتصادی استان خراسان شمالی با استفاده از مدل تاپسیس | بهار منوچهری؛ اسماعیل شیعه
برنامهریزی منطقهای یکی از مباحث مهم و از ضروریات توسعه مناطق است که در دهههای اخیر از سوی پژوهشگران مورد توجه قرار گرفته است. یکی از روشهای مختلف درجهبندی مناطق از نظر توسعه یافتگی بهکارگیری شاخصهای اجتماعی و اقتصادی و استفاده در مدل تاپسیس میباشد.
در این مقاله با بهرهگیری از روش فوق به مطالعه و ارزیابی میزان توسعه یافتگی اجتماعی-اقتصادی شهرستانهای استان خراسان شمالی پرداخته میشود و با تعیین درجات توسعه هر یک از شهرستانها، تشخیص جهت و نوع توسعه نیز امکانپذیر میشود. نتایج این تحقیق میتواند برای تصمیم سازی مسئولان مؤثر واقع شده و در نهایت، توسعه عدالت اجتماعی را محقق سازد.
روش پژوهش: روش پژوهش جهت تبیین وضع موجود و استدلال و تجزیه و تحلیل مفاهیم مورد استفاده، مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی است که در یک کلیت منطقی در قالب فرآیند علمی پژوهش صورت میپذیرد. به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان مورد مطالعه، با توجه به اهمیت شاخصها، ابتدا شاخصهای اجتماعی و اقتصادی مرتبط با موضوع پژوهش بر اساس اطلاعات استخراج شده از سالنامه آماری ۱۳۹۰ جمعآوری شده، آن گاه با بهرهگیری از مدل تاپسیس رتبه شهرستانها تعیین گردیده و سپس نتایج، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
در این مقاله با بهرهگیری از روش فوق به مطالعه و ارزیابی میزان توسعه یافتگی اجتماعی-اقتصادی شهرستانهای استان خراسان شمالی پرداخته میشود و با تعیین درجات توسعه هر یک از شهرستانها، تشخیص جهت و نوع توسعه نیز امکانپذیر میشود. نتایج این تحقیق میتواند برای تصمیم سازی مسئولان مؤثر واقع شده و در نهایت، توسعه عدالت اجتماعی را محقق سازد.
روش پژوهش: روش پژوهش جهت تبیین وضع موجود و استدلال و تجزیه و تحلیل مفاهیم مورد استفاده، مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی است که در یک کلیت منطقی در قالب فرآیند علمی پژوهش صورت میپذیرد. به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان مورد مطالعه، با توجه به اهمیت شاخصها، ابتدا شاخصهای اجتماعی و اقتصادی مرتبط با موضوع پژوهش بر اساس اطلاعات استخراج شده از سالنامه آماری ۱۳۹۰ جمعآوری شده، آن گاه با بهرهگیری از مدل تاپسیس رتبه شهرستانها تعیین گردیده و سپس نتایج، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
مقاله ۷ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
نقش شهرداری در ارتقای اخلاق شهروندی (شهرداری منطقه ١٧تهران) | مهدیه اودرخانی؛ سیدرضا صالحی امیری؛ مهدی پورقاسم میانجی
در این مقاله به نقش شهرداری در ارتقا اخلاق شهروندی پرداخته شده است. مهمترین مسئلهای که مورد پیگیری قرار میگیرد این است که برنامههای شهرداری (آموزشی، خدماتی، تبلیغات و اطلاعرسانی و شیوههای مدیریتی) و اجرای آن در مناطق مختلف و سرای محلات تهران تا چه اندازه در ارتقای سطح اخلاق شهروندان تأثیرگذار است؟ و ابزارهای ارتقا اخلاق شهروندی از دیدگاه مردم چیست؟در راستای این اهداف و سؤالات به شناسایی مفهوم اخلاق شهروندی در ایران و جهان و بررسی مبانی نظری پژوهش اقدام نموده و نظرات و ایدههای اندیشمندان دورههای مختلف تاریخی و مکاتب مختلف بیان شده است.
روش پژوهش: به منظور اجرای پژوهش چهار فرضیه با استفاده از روش میدانی و تکنیک پرسشنامه با حجم ۴۵ سؤال در نمونهای به تعداد ٣٨٤ نفر از شهروندان شهر تهران در شهرداری منطقه ١٧ نمونهگیری در نظر گرفته شده است.
یافتهها: بیش از نیمی از جامعه مورد مطالعه (شهروندان منطقه ۱۷) رضایت خود را از برنامههای شهرداری ابراز نمودند میزان رضایت از برنامههای آموزشی شهرداری ۶۶.۵ درصد میباشد که بالاترین رضایت را در بین دیگر برنامهها دارد شیوههای خدماتی ۶۳.۳ درصد، شیوههای تبلیغاتی و اطلاعرسانی با ۵۶.۴ و شیوههای مدیریتی ۵۹.۹ درصد میزان رضایت شهروندان را به میزان زیاد در برداشته است. در مورد شاخصهای اخلاق شهروندی، شاخص همزیستی در محله زمزم بیشترین میانگین را دارد اما در محله جلیلی، وصفنارد و باغ خزانه زیر میانگین است. شاخص مقررات شهری در ابوذر غربی، جلیلی و باغ خزانه زیر نمره میانگین قرار دارد اما در زمزم بالاترین نمره را آورده است، شاخص مسئولیتپذیری در جلیلی کمترین نمره و در زمزم بیشترین نمره را آورده است، امانتداری در زمزم و سجاد بالاترین نمره و در جلیلی و باغ خزانه کمتر از میانگین نمره آورده است و درنهایت نوع دوستی در زمزم بیشترین نمره و در محله جلیلی کمترین نمره و زیر نمره میانگین نمره آورده است.
روش پژوهش: به منظور اجرای پژوهش چهار فرضیه با استفاده از روش میدانی و تکنیک پرسشنامه با حجم ۴۵ سؤال در نمونهای به تعداد ٣٨٤ نفر از شهروندان شهر تهران در شهرداری منطقه ١٧ نمونهگیری در نظر گرفته شده است.
یافتهها: بیش از نیمی از جامعه مورد مطالعه (شهروندان منطقه ۱۷) رضایت خود را از برنامههای شهرداری ابراز نمودند میزان رضایت از برنامههای آموزشی شهرداری ۶۶.۵ درصد میباشد که بالاترین رضایت را در بین دیگر برنامهها دارد شیوههای خدماتی ۶۳.۳ درصد، شیوههای تبلیغاتی و اطلاعرسانی با ۵۶.۴ و شیوههای مدیریتی ۵۹.۹ درصد میزان رضایت شهروندان را به میزان زیاد در برداشته است. در مورد شاخصهای اخلاق شهروندی، شاخص همزیستی در محله زمزم بیشترین میانگین را دارد اما در محله جلیلی، وصفنارد و باغ خزانه زیر میانگین است. شاخص مقررات شهری در ابوذر غربی، جلیلی و باغ خزانه زیر نمره میانگین قرار دارد اما در زمزم بالاترین نمره را آورده است، شاخص مسئولیتپذیری در جلیلی کمترین نمره و در زمزم بیشترین نمره را آورده است، امانتداری در زمزم و سجاد بالاترین نمره و در جلیلی و باغ خزانه کمتر از میانگین نمره آورده است و درنهایت نوع دوستی در زمزم بیشترین نمره و در محله جلیلی کمترین نمره و زیر نمره میانگین نمره آورده است.
مقاله ۸ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۱۵
نقش آموزش شهروندی بر میزان پذیرش اجتماعی مدیران فرهنگی در سازمانهای آموزشی | رمضان جهانیان؛ مهرنوش حمدی
آموزش شهروندی عبارت است از رشد و پرورش دادن ظرفیتهای افراد و گروهها برای مشارکت در تصمیمگیری و عمل آگاهانه و مسئولانه در زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است. این پژوهش با هدف مطالعه نقش آموزش شهروندی بر میزان پذیرش اجتماعی مدیران فرهنگی در سازمانهای آموزشی اجرا گردید.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر پس رویدادی از نوع توصیفی است. جامعه آماری کلیه مدیران فرهنگی در واحدهای آموزشی شهر کرج به تعداد ۲۴۹۸ نفر و نمونه آماری تعداد ۳۳۱ که با روش تصادفی سیستماتیک با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات یکی، پرسشنامه محقق ساخته آموزش شهروندی و دیگری آزمون پذیرش اجتماعی کراون و مارلو بود.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد بین آموزش شهروندی در ابعاد، دانایی محوری، مسئولیتپذیری، وطندوستی، قانونمداری، مشارکت، انتقادگری و انتقادپذیری و میزان پذیرش اجتماعی مدیران فرهنگی در سازمانهای آموزشی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: به منظور انطباق رفتار مدیران فرهنگی با انتظارات جامعه و افزایش میزان پذیرش اجتماعی آنان اجرای دورههای آموزش شهروندی در ابعاد دانایی محوری، مسئولیتپذیری، وطندوستی، قانونمداری، مشارکت، انتقادگری و انتقادپذیری، توصیه میگردد
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر پس رویدادی از نوع توصیفی است. جامعه آماری کلیه مدیران فرهنگی در واحدهای آموزشی شهر کرج به تعداد ۲۴۹۸ نفر و نمونه آماری تعداد ۳۳۱ که با روش تصادفی سیستماتیک با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات یکی، پرسشنامه محقق ساخته آموزش شهروندی و دیگری آزمون پذیرش اجتماعی کراون و مارلو بود.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد بین آموزش شهروندی در ابعاد، دانایی محوری، مسئولیتپذیری، وطندوستی، قانونمداری، مشارکت، انتقادگری و انتقادپذیری و میزان پذیرش اجتماعی مدیران فرهنگی در سازمانهای آموزشی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: به منظور انطباق رفتار مدیران فرهنگی با انتظارات جامعه و افزایش میزان پذیرش اجتماعی آنان اجرای دورههای آموزش شهروندی در ابعاد دانایی محوری، مسئولیتپذیری، وطندوستی، قانونمداری، مشارکت، انتقادگری و انتقادپذیری، توصیه میگردد