تأليفاتفصلنامه مطالعات مدیریت شهریمجلاتمقالات
فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره 27 پاییز 1395
فهرست مقالات در فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
۱- بررسی رابطه ویژگیهای فرهنگ سازمانی با آمادگی سرمایههای سازمانی(مطالعه موردی: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) | تورج مجیبی؛ عزت اله عسگری
۲- بررسی تحلیلی شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب پیادهسازی نظام جانشین پروری در شهرداری مشهد | امید علی خوارزمی؛ فاطمه بیگی نصرابادی؛ لیلا جوهری
۳- تأثیر اقتصاد سیاه بر میزان احساس امنیت در شهرها | شروین حداد؛ بیژن صفوی؛ حمیدرضا آدابی
۴- ارزیابی رضایتمندی شهروندان از عملکرد زیرگذرها در شهر تهران (مطالعه موردی: پروژه زیرگذر چهارراه ولیعصر شهر تهران) | علی شماعی؛ افسانه فخری پور محمدی؛ احمد زنگانه؛ طاهر پریزادی
۵- مدیریت بهینه مکانی با استفاده از توابع عضویت و همپوشانی فازی و مدل AHP در محیط GIS برای انتخاب پهنه های مناسب احداث مراکز بهداشتی- درمانی و بیمارستانی جدید در شهر بندرعباس | فاطمه جعفری؛ علی اکبر جمالی؛ سید علی المدرسی
۶- بررسی ابعاد زیستمحیطی و جایگاه محیطزیست شهری در برنامههای توسعه ایران | سعید ملکی؛ جعفر سعیدی
۷- بررسی سلسله مراتب توسعه یافتگی در شهرستانهای استان خوزستان با تاکید بر نظریه توسعه پایدار | یعقوب مرادی؛ رضا احمدی
مقاله ۱ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
بررسی رابطه ویژگیهای فرهنگ سازمانی با آمادگی سرمایههای سازمانی(مطالعه موردی: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) | تورج مجیبی؛ عزت اله عسگری
مقدمه و هدف پژوهش: این تحقیق به بررسی رابطه ویژگیهای فرهنگ سازمانی با آمادگی سرمایههای سازمانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میپردازد. فرضیههای این تحقیق براساس پنج مؤلفه اصلی فرهنگ سازمانی با مدل دیویس شامل «هویت »، «ریسک پذیری»، «رضایت شغلی»، «معیار پاداش» و «تحمل تعارض» است.
روش پژوهش: جامعه آماری این تحقیق را کارکنان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (تقریبا ۷۵۰ نفر) تشکیل میدهند. تعداد ۲۵۶ نفر به عنوان نمونه آماری و از روش نمونه گیری طبقه بندی شده تصادفی با روش جدول مورگان انتخاب شده است (تعداد۳۰۰ پرسشنامه توزیع شده است). با بررسی توزیع نمونه و شیوه نمونه گیری، مسجل شد که توزیع نرمال بوده و به همین دلیل از آمار پارامتریک برای آزمونهای فرض بهره گرفته شد. دادههای تحقیق از پرسشنامهای با آلفای کرونباخ بیش از ۸۳۲/۰در دو بخش متغیرهای جمعیتشناختی (۵ متغیر) و بخش اصلی دارای ۲۰ سوال با گزینه لیکرت چهار گزینه ای استخراج شد. تحلیل دادههای آماری در دو سطح توصیفی نظیر ( فراوانی – درصد و میانگین) و استنباطی صورت گرفت. در آمار استنباطی از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و برای بررسی رابطه متغیرها و جهت بررسی فرضیههای تحقیق از آزمون هم بستگی پیرسون استفاده شده است.
یافتهها: همه فرضیات تحقیق در سطح معنی داری ۹۹ درصد (۰۵ /۰>p) مورد تایید قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد که ویژگیهای فرهنگ سازمانی شامل هویت »، «ریسک پذیری»، «رضایت شغلی»، «معیار پاداش» و «تحمل تعارض» با آمادگی سرمایه سازمانی رابطه دارد مقایسه نظرات مدیران و کارکنان نشان میدهد که آنها در مولفه تحمل تعارض کارکنان و مدیران با یکدیگر هم عقیده نیستند. بررسی تطبیقی مدیران و کارکنان نشان دهنده این مطلب است که مدیران به مولفه منفی بودن تحمل تعارض اعتقادی ندارند و برعکس کارکنان وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی به وجود مولفه تحمل تعارض اعتقاد دارند و وجود آن را سبب از بین رفتن همبستگی سرمایههای سازمانی میدانند.
روش پژوهش: جامعه آماری این تحقیق را کارکنان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (تقریبا ۷۵۰ نفر) تشکیل میدهند. تعداد ۲۵۶ نفر به عنوان نمونه آماری و از روش نمونه گیری طبقه بندی شده تصادفی با روش جدول مورگان انتخاب شده است (تعداد۳۰۰ پرسشنامه توزیع شده است). با بررسی توزیع نمونه و شیوه نمونه گیری، مسجل شد که توزیع نرمال بوده و به همین دلیل از آمار پارامتریک برای آزمونهای فرض بهره گرفته شد. دادههای تحقیق از پرسشنامهای با آلفای کرونباخ بیش از ۸۳۲/۰در دو بخش متغیرهای جمعیتشناختی (۵ متغیر) و بخش اصلی دارای ۲۰ سوال با گزینه لیکرت چهار گزینه ای استخراج شد. تحلیل دادههای آماری در دو سطح توصیفی نظیر ( فراوانی – درصد و میانگین) و استنباطی صورت گرفت. در آمار استنباطی از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و برای بررسی رابطه متغیرها و جهت بررسی فرضیههای تحقیق از آزمون هم بستگی پیرسون استفاده شده است.
یافتهها: همه فرضیات تحقیق در سطح معنی داری ۹۹ درصد (۰۵ /۰>p) مورد تایید قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد که ویژگیهای فرهنگ سازمانی شامل هویت »، «ریسک پذیری»، «رضایت شغلی»، «معیار پاداش» و «تحمل تعارض» با آمادگی سرمایه سازمانی رابطه دارد مقایسه نظرات مدیران و کارکنان نشان میدهد که آنها در مولفه تحمل تعارض کارکنان و مدیران با یکدیگر هم عقیده نیستند. بررسی تطبیقی مدیران و کارکنان نشان دهنده این مطلب است که مدیران به مولفه منفی بودن تحمل تعارض اعتقادی ندارند و برعکس کارکنان وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی به وجود مولفه تحمل تعارض اعتقاد دارند و وجود آن را سبب از بین رفتن همبستگی سرمایههای سازمانی میدانند.
مقاله ۲ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
بررسی تحلیلی شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب پیادهسازی نظام جانشین پروری در شهرداری مشهد | امید علی خوارزمی؛ فاطمه بیگی نصرابادی؛ لیلا جوهری
مقدمه و هدف: جانشین پروری فرآیندی جهت اطمینان از حفظ و توسعهی سرمایهی معنوی و دانشی برای آینده سازمان و تشویق افراد به توسعه است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود نظام جانشین پروری در شهرداری مشهد و مقایسه آن با وضعیت مورد انتظار و تحلیل شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب است.
روش تحقیق: تحقیق حاضر از لحاظ روش، ترکیبی از روش کمی و روش کیفی است. در روش کمی جامعه آماری تمامی کارمندان شهرداری مرکزی مشهد است که تعداد ۲۷۸ پرسشنامه از طریق نمونهگیری تصادفی در بین آنها توزیع شد و از آزمون T (مقایسه میانگین دو نمونه زوج شده) جهت بررسی شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب استفاده شده است. در روش کیفی با استفاده از تکنیک اشباع نظری با ۶ نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با حوزه مدیریت منابع انسانی مصاحبه شد و دادههای آن با استفاده از روش شبکه مضامین و تحلیل تم، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمونهای مقایسه میانگین نشان داد بین میانگین نمرات وضع موجود و وضع مطلوب اختلاف معناداری وجود دارد و نتایج حاصل از مصاحبه نیز علاوه بر تایید این یافته، دلایل وجود شکاف را شناسایی نمود که عبارتند از: «عدم تعهد مدیران ارشد»، «دشواری اجرا به علت بزرگ بودن سازمان»، «عدم رعایت اصول مدیریتی و تشدید بروکراسی اداری»، «اعمال سلیقههای شخصی و ترجیح رابطه بر ضابطه»، «ترس از دست دادن موقعیت و قدرت مدیر» و «عدم تمایل مدیران سایر حوزه ها به هماهنگ شدن با حوزه مدیریت منابع انسانی».
نتیجه گیری: نتایج پژوهش کمی وضعیت کنونی جانشین پروری در شهرداری مشهد را ضعیف ارزیابی کرده و وجود فاصله و شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب را تایید کرده است. با انجام پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل شبکه مضامین، علاوه بر تایید یافتههای پژوهش کمی، علل بوجود آورنده این شکاف احصاء و به علت تطابق با مبانی نظری مباحث جانشین پروری تایید شدند.
روش تحقیق: تحقیق حاضر از لحاظ روش، ترکیبی از روش کمی و روش کیفی است. در روش کمی جامعه آماری تمامی کارمندان شهرداری مرکزی مشهد است که تعداد ۲۷۸ پرسشنامه از طریق نمونهگیری تصادفی در بین آنها توزیع شد و از آزمون T (مقایسه میانگین دو نمونه زوج شده) جهت بررسی شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب استفاده شده است. در روش کیفی با استفاده از تکنیک اشباع نظری با ۶ نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با حوزه مدیریت منابع انسانی مصاحبه شد و دادههای آن با استفاده از روش شبکه مضامین و تحلیل تم، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمونهای مقایسه میانگین نشان داد بین میانگین نمرات وضع موجود و وضع مطلوب اختلاف معناداری وجود دارد و نتایج حاصل از مصاحبه نیز علاوه بر تایید این یافته، دلایل وجود شکاف را شناسایی نمود که عبارتند از: «عدم تعهد مدیران ارشد»، «دشواری اجرا به علت بزرگ بودن سازمان»، «عدم رعایت اصول مدیریتی و تشدید بروکراسی اداری»، «اعمال سلیقههای شخصی و ترجیح رابطه بر ضابطه»، «ترس از دست دادن موقعیت و قدرت مدیر» و «عدم تمایل مدیران سایر حوزه ها به هماهنگ شدن با حوزه مدیریت منابع انسانی».
نتیجه گیری: نتایج پژوهش کمی وضعیت کنونی جانشین پروری در شهرداری مشهد را ضعیف ارزیابی کرده و وجود فاصله و شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب را تایید کرده است. با انجام پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل شبکه مضامین، علاوه بر تایید یافتههای پژوهش کمی، علل بوجود آورنده این شکاف احصاء و به علت تطابق با مبانی نظری مباحث جانشین پروری تایید شدند.
مقاله ۳ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
تأثیر اقتصاد سیاه بر میزان احساس امنیت در شهرها | شروین حداد؛ بیژن صفوی؛ حمیدرضا آدابی
مقدمه و هدف پژوهش: اقتصاد سیاه (پنهان) به مجموعه ای از فعالیتها و مبادلات اقتصادی گفته میشود که ممکن است قانونی یا غیرقانونی باشند، اما اندازه گیری و گزارش نمی شوند. تاکنون مطالعات نسبتاً زیادی در زمینهی برآورد حجم اقتصاد سیاه در جهان و ایران انجام شده است که نشان دهندهی روند افزایشی حجم اقتصاد سیاه در بسیاری از کشورهای جهان و بالاخص در ایران میباشند. اما پژوهشی که تبیین کنندهی تأثیر اقتصاد سیاه بر احساس امنیت اخلاقی در شهروندان باشد یافت نگردید. با توجه به روند افزایشی حجم اقتصاد سیاه بایسته است که تأثیر این پدیده بر روی احساس امنیت اخلاقی مردم سنجیده شود، زیرا که شهروندان در شهر زندگی میکنند و اقتصاد سیاه هم عموماً در شهرها رخ میدهد.
روش پژوهش: جامعهی آماری پژوهش حاضر کلیهی شهروندان منطقهی ۵ تهران که حجمی برابر با ۷۹۳۷۵۰ دارند، انتخاب گردید. و برای حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران حجمی برابر با ۳۸۳.۹۷ محاسبه گردید که برای جلوگیری از خطای احتمالی و درنظرگرفتن مقداری نرخ بازگشت پرسشنامه، تعداد ۴۰۰ پرسشنامه پخش شد. برای انجام پژوهش حاضر ابتدا شاخصها و گویههای مناسب برای متغیرهای اقتصاد سیاه و احساس امنیت اخلاقی درنظر گرفته شد و پرسشنامهی مذکور بعد از جمع آوری داده ها، روایی و پایایی مناسبی را نشان داد. برای تجزیه و تحلیل دادهها هم از آمار توصیفی (شامل فراونی، درصد و میانگین داده ها) و هم از آمار استنباطی استفاده گردید. برای آمار استنباطی پس از آزمون کولموگروف اسمیرنوف که نرمال بودن دادهها را نشان داد، از آزمون t تک نمونهای استفاده گردید. قابل ذکر است کلیهی تجزیه و تحلیلها در نرم افزار تحلیل آماری SPSS صورت پذیرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که اقتصاد سیاه باعث مطلوبیت احساس امنیت در شهرها نمیشود.
نتیجه گیری:پس بایسته است نسبت به کاهش حجم اقتصاد سیاه مبادرت شود.
روش پژوهش: جامعهی آماری پژوهش حاضر کلیهی شهروندان منطقهی ۵ تهران که حجمی برابر با ۷۹۳۷۵۰ دارند، انتخاب گردید. و برای حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران حجمی برابر با ۳۸۳.۹۷ محاسبه گردید که برای جلوگیری از خطای احتمالی و درنظرگرفتن مقداری نرخ بازگشت پرسشنامه، تعداد ۴۰۰ پرسشنامه پخش شد. برای انجام پژوهش حاضر ابتدا شاخصها و گویههای مناسب برای متغیرهای اقتصاد سیاه و احساس امنیت اخلاقی درنظر گرفته شد و پرسشنامهی مذکور بعد از جمع آوری داده ها، روایی و پایایی مناسبی را نشان داد. برای تجزیه و تحلیل دادهها هم از آمار توصیفی (شامل فراونی، درصد و میانگین داده ها) و هم از آمار استنباطی استفاده گردید. برای آمار استنباطی پس از آزمون کولموگروف اسمیرنوف که نرمال بودن دادهها را نشان داد، از آزمون t تک نمونهای استفاده گردید. قابل ذکر است کلیهی تجزیه و تحلیلها در نرم افزار تحلیل آماری SPSS صورت پذیرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که اقتصاد سیاه باعث مطلوبیت احساس امنیت در شهرها نمیشود.
نتیجه گیری:پس بایسته است نسبت به کاهش حجم اقتصاد سیاه مبادرت شود.
مقاله ۴ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
ارزیابی رضایتمندی شهروندان از عملکرد زیرگذرها در شهر تهران (مطالعه موردی: پروژه زیرگذر چهارراه ولیعصر شهر تهران) | علی شماعی؛ افسانه فخری پور محمدی؛ احمد زنگانه؛ طاهر پریزادی
مقدمه و هدف پژوهش: شهرداریها بهمنظور ساماندهی ترافیک و زیباسازی فضای شهری اقدام به اجرای پروژههای زیر بنایی شهری میکند. این اقدامات زمانی کارکرد مناسب پیدا خواهد کرد که با فضای بومی نواحی و محلات شهری و نیازهای آنها هماهنگ باشد. در این پژوهش میزان رضایتمندی شهروندان به لحاظ کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی از پروژه زیرگذر چهارراه ولیعصر (تآتر شهر) بررسیشده است.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. جامعه نمونه آماری برای بررسی ساکنین ۱۰۰نفر از شهروندان زیرگذر ولیعصر که از طریق فرمول کوکران بهدستآمده است. برای تجزیهوتحلیل فرضیات، از آزمون T تک نمونهای و برای رتبهبندی عوامل از آزمون فریدمن و برای مقایسه نسبتها ، درصدها و فراوانیها از آزمون خی دو استفادهشده است.
یافتهها: بررسیها مشخص میسازد که رضایتمندی شهروندان از ایجاد زیرگذر چهارراه ولیعصر ازلحاظ بعد کالبدی بیشتر است. اما در بقیه ابعاد میانگین بهدستآمده طبق آزمون T تک نمونهای کمتر از میانگین است، بهخصوص در بعد اقتصادی که بین میانگین واقعی و مفروض اختلاف معناداری وجود دارد. طبق آزمون فریدمن در میان ابعاد تأثیرگذار بر رضایتمندی ساکنین بعد کالبدی است و به ترتیب بعد اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی در رتبههای بعدی قرار دارند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان رضایتمندی شهروندان از ایجاد زیرگذر ولیعصر متوسط به بالا بوده است.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. جامعه نمونه آماری برای بررسی ساکنین ۱۰۰نفر از شهروندان زیرگذر ولیعصر که از طریق فرمول کوکران بهدستآمده است. برای تجزیهوتحلیل فرضیات، از آزمون T تک نمونهای و برای رتبهبندی عوامل از آزمون فریدمن و برای مقایسه نسبتها ، درصدها و فراوانیها از آزمون خی دو استفادهشده است.
یافتهها: بررسیها مشخص میسازد که رضایتمندی شهروندان از ایجاد زیرگذر چهارراه ولیعصر ازلحاظ بعد کالبدی بیشتر است. اما در بقیه ابعاد میانگین بهدستآمده طبق آزمون T تک نمونهای کمتر از میانگین است، بهخصوص در بعد اقتصادی که بین میانگین واقعی و مفروض اختلاف معناداری وجود دارد. طبق آزمون فریدمن در میان ابعاد تأثیرگذار بر رضایتمندی ساکنین بعد کالبدی است و به ترتیب بعد اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی در رتبههای بعدی قرار دارند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان رضایتمندی شهروندان از ایجاد زیرگذر ولیعصر متوسط به بالا بوده است.
مقاله ۵ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
مدیریت بهینه مکانی با استفاده از توابع عضویت و همپوشانی فازی و مدل AHP در محیط GIS برای انتخاب پهنه های مناسب احداث مراکز بهداشتی- درمانی و بیمارستانی جدید در شهر بندرعباس | فاطمه جعفری؛ علی اکبر جمالی؛ سید علی المدرسی
مقدمه و هدف پژوهش: در اغلب شهرها عدم تخصیص متناسب فضا و جایابی بهینه عناصر خدماتی شهر، به ویژه مراکز درمانی (بیمارستان) و تعداد عوامل مؤثر در مکانیابی این مراکز، افزایش روزافزون مشکلات شهری و شهروندان را به دنبال دارد. لذا این امر لزوم استفاده از روشهای مؤثر و سامانههای رایانهای در مکانیابی بهینه این مراکز را بیش از پیش آشکار ساخته است. هدف عمده این پژوهش، مدیریت بهینه مکانی شهری با استفاده از فنون فازی و مقایسه زوجی در GIS برای مکانیابی بهینه درمانگاه یا بیمارستانهای جدید در شهر بندرعباس بوده است.
روش پژوهش: با بهرهگیری از امکانات GIS و تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدل فازی برای مکانیابی بهینه فضاهای شهری به منظور احداث بیمارستان در این شهر اقدام شد. با استفاده از ابزار تجزیهوتحلیل فضایی، نقشه فاصله عوامل مکانی تهیه گردید. در گام بعدی عملیات عضویت فازی small, Largeبر عوامل انجام شد. برای وزن دهی به معیارهای فازی شده، به روش AHP عمل شد. تعداد ۳۰ پرسشنامه با نظرات کارشناسان شهرسازی تکمیل و وزن هر یک از لایههای اطلاعاتی محاسبه شد. در نهایت با رویهم گذاری لایههای مذکور به روش همپوشانی فازی گاما ۰.۹، به تحلیل و بررسی آن پرداخته شد.
یافتهها: در نقشه حاصل مکانهای بهینه جهت احداث بیمارستانهای جدید مشخص گردید. با تحلیل تصمیم و در نظر گرفتن جنبههای غیر مکانی در مسائل نیمه ساختارمند از بین مکانهای پیشنهادی ۵ مکان انتخاب و معرفی شد.
نتیجه گیری: مشخص شد که زمینهای مناسب برای احداث بیمارستان، تناسب زیادی با کاربری اراضی دارند. این زمینها در نقاط با تراکم بالای جمعیت و نزدیک به مراکز مسکونی، فضاهای سبز و خیابانهای اصلی و همچنین دور از مراکز درمانی موجود واقعاند که این فنون فازی چندمعیاره ابزار قدرتمندی برای مدیریت شهری است.
روش پژوهش: با بهرهگیری از امکانات GIS و تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدل فازی برای مکانیابی بهینه فضاهای شهری به منظور احداث بیمارستان در این شهر اقدام شد. با استفاده از ابزار تجزیهوتحلیل فضایی، نقشه فاصله عوامل مکانی تهیه گردید. در گام بعدی عملیات عضویت فازی small, Largeبر عوامل انجام شد. برای وزن دهی به معیارهای فازی شده، به روش AHP عمل شد. تعداد ۳۰ پرسشنامه با نظرات کارشناسان شهرسازی تکمیل و وزن هر یک از لایههای اطلاعاتی محاسبه شد. در نهایت با رویهم گذاری لایههای مذکور به روش همپوشانی فازی گاما ۰.۹، به تحلیل و بررسی آن پرداخته شد.
یافتهها: در نقشه حاصل مکانهای بهینه جهت احداث بیمارستانهای جدید مشخص گردید. با تحلیل تصمیم و در نظر گرفتن جنبههای غیر مکانی در مسائل نیمه ساختارمند از بین مکانهای پیشنهادی ۵ مکان انتخاب و معرفی شد.
نتیجه گیری: مشخص شد که زمینهای مناسب برای احداث بیمارستان، تناسب زیادی با کاربری اراضی دارند. این زمینها در نقاط با تراکم بالای جمعیت و نزدیک به مراکز مسکونی، فضاهای سبز و خیابانهای اصلی و همچنین دور از مراکز درمانی موجود واقعاند که این فنون فازی چندمعیاره ابزار قدرتمندی برای مدیریت شهری است.
مقاله ۶ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
بررسی ابعاد زیستمحیطی و جایگاه محیطزیست شهری در برنامههای توسعه ایران | سعید ملکی؛ جعفر سعیدی
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه توجه به مسائل زیستمحیطی در برنامهریزیها، فعالیتها و اقدامات توسعه در شهرها، میتواند گامی مؤثر در جهت بهبود وضعیت محیطزیست و در نتیجه ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهروندان باشد. بهتبع شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور، چالشهایی فرا روی محیطزیست کشور وجود دارد که بررسی و شناسایی آن میتواند باعث تعیین راهکار در جهت مدیریت و ارتقاء کیفیت محیطزیست کشور گردد.
روش پژوهش: تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی میباشد. هدف تحقیق حاضر بررسی ابعاد زیستمحیطی و جایگاه محیطزیست شهری در برنامههای توسعهای کشور است.
یافتهها: این تحقیق با نگاهی کلی به جایگاه محیطزیست در برنامههای توسعه کشور، جایگاه محیطزیست شهری را در این برنامهها مورد تأکید قرار میدهد. با بررسی برنامههای توسعهای کشور آنچه آشکار میباشد، لزوم توجه به جایگاه محیطزیست در روند تدوین و تصویب قوانین برنامهای است.
نتیجهگیری عواملی چون ناهماهنگی در اجرا، نبود زیرساختهای لازم، مدیریتهای موازی، عدم تدوین آییننامه اجرایی در زمان مناسب و پیشی گرفتن ملاحظات اقتصادی نسبت به ضرورتهای حفظ محیطزیست منجر به کاهش اثربخشی مواد قانونی مصوب در برنامهها گردیده است. همچنین وظیفه حفظ محیطزیست شهری در برنامههای توسعه و مدیریت شهری، دستخوش ناهماهنگیها و بیتوجهیهای متعددی شده است. از اینرو تصمیمگیری در خصوص ساماندهی و اصلاح وضع موجود با استمداد از قوانین جدیدتر، موضوعی است که باید در تقویت جایگاه واقعی مدیریت شهری، توسعه شهری، طرحهای توسعه و تبیین وظایف هر یک از عناصر دخیل در حفظ محیطزیست شهری اعم از شوراها، شهرداریها، نهادهای دولتی، بخش خصوصی و غیره بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ضرورت دیگر هم تغییر مکانیسم نظارت و ارزیابی عملکرد برنامههای محیطزیست به ایجاد سیستم متمرکز در سازمان حفاظت محیطزیست و تکمیل اطلاعات آن توسط سایر دستگاههای ذیربط است.
روش پژوهش: تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی میباشد. هدف تحقیق حاضر بررسی ابعاد زیستمحیطی و جایگاه محیطزیست شهری در برنامههای توسعهای کشور است.
یافتهها: این تحقیق با نگاهی کلی به جایگاه محیطزیست در برنامههای توسعه کشور، جایگاه محیطزیست شهری را در این برنامهها مورد تأکید قرار میدهد. با بررسی برنامههای توسعهای کشور آنچه آشکار میباشد، لزوم توجه به جایگاه محیطزیست در روند تدوین و تصویب قوانین برنامهای است.
نتیجهگیری عواملی چون ناهماهنگی در اجرا، نبود زیرساختهای لازم، مدیریتهای موازی، عدم تدوین آییننامه اجرایی در زمان مناسب و پیشی گرفتن ملاحظات اقتصادی نسبت به ضرورتهای حفظ محیطزیست منجر به کاهش اثربخشی مواد قانونی مصوب در برنامهها گردیده است. همچنین وظیفه حفظ محیطزیست شهری در برنامههای توسعه و مدیریت شهری، دستخوش ناهماهنگیها و بیتوجهیهای متعددی شده است. از اینرو تصمیمگیری در خصوص ساماندهی و اصلاح وضع موجود با استمداد از قوانین جدیدتر، موضوعی است که باید در تقویت جایگاه واقعی مدیریت شهری، توسعه شهری، طرحهای توسعه و تبیین وظایف هر یک از عناصر دخیل در حفظ محیطزیست شهری اعم از شوراها، شهرداریها، نهادهای دولتی، بخش خصوصی و غیره بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ضرورت دیگر هم تغییر مکانیسم نظارت و ارزیابی عملکرد برنامههای محیطزیست به ایجاد سیستم متمرکز در سازمان حفاظت محیطزیست و تکمیل اطلاعات آن توسط سایر دستگاههای ذیربط است.
مقاله ۷ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۲۷
بررسی سلسله مراتب توسعه یافتگی در شهرستانهای استان خوزستان با تاکید بر نظریه توسعه پایدار | یعقوب مرادی؛ رضا احمدی
هدف توسعه پایدار در سطح مناطق برقراری عدالت فضایی و توزیع متعادل امکانات و خدمات مختلف میباشد. توسعه در بعد فضایی زمانی میتواند در جهت پایداری قرار گیرد که بتواند راهکارهایی مشخص برای تامین مطلوب و عادلانه نیازهای خدماتی ساکنان ارائه نماید. در این تحقیق تلاش شده تا با شناسایی الگوی توزیع فضایی توسعه در شهرستانهای استان خوزستان به این امر پی برد که آیا این توسعه جهت گیری پایدار دارد یا خیر. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی میباشد. دادههای تحقیق از سالنامه آماری استان خوزستان در سال۱۳۹۰ گرداوری شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد، که توزیع فضای توسعه در سطح شهرستانهای استان خوزستان در جهت اهداف و اصول توسعه پایدار نمیباشد. همه تحلیلها نشان میدهد که توزیع فضایی توسعه در استان بسیار نابرابر بوده و در تضاد کامل با عدالت فضایی مطرح شده از سوی توسعه پایدار میباشد. نابرابری در توزیع فضایی توسعه در سطوح مختلف اتفاق افتاده است. نابرابری بین مرکز (اهواز) و شهرستانهای پیرامون، نابرابری بین شهرستانهای کم جمعیت و پرجمعیت استان، نابرابری بین بین شهرستانهای با نرخ شهرنشینی بالا و پایین، نابرابری بین شهرستانهای شمالی و جنوبی و شرقی و غربی استان. همچنین الگوی توسعه فعلی در سطح استان دیدگاه کل نگری و برخورد سیستمی توسعه پایدار را نقض میکند. به گونهای که بخشی نگری در توزیع فضایی توسعه در حال حاضر بسیار روشن و مشخص است.