مجلاتمعماریمقالات

سه قرن تحول دانش و آموزش مهندسی

سه قرن تحول دانش و آموزش مهندسی

نویسنده :شهرزاد مهدوی

چاپ شده در شماره بیست و چهار  مجله آبادی، بهار ۱۳۷۶

بخش اول

بخش دوم


سه قرن تحول دانش و آموزش مهندسی (تاریخ معماری)
سه قرن تحول دانش و آموزش مهندسی (تاریخ معماری)

گسترش چشمگیر دانشگاه ها از نیمه دوم قرن بیستم

گسترش چشمگیر دانشگاها از نیمه دوم قرن بیستم دانشگاههای اروپا و امریکا گسترش کمی فوق العاده ای یافتند. نسل بعد از جنگ به سن دانشگاه رفتن رسیده بود و دیگر ورود به دانشگاه هابرای جوانان حق و نشانه عدالت اجتماعی به شمار می رفت.

میانگین سنی جمعیت نسبت به گذشته

از طرف دیگر میانگین سنی جمعیت نسبت به گذشته جوانتر شد و جمعیت جهان از دو میلیارد به سه میلیارد نفر رسید. در یک فاصله ۱۵ ساله یعنی از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۷ هر ساله به طور متوسط ۶ر۶ درصد به تعداد دانشجویان کشورهای صنعتی افزوده گردید. برای مثال در انگلستان، در سال ۱۹۴۵، ۱۷ دانشگاه وجود داشت ؛ این تعداد در سال ۱۹۶۸ به ۴۴ دانشگاه رسید و دانشجویان آنها که قبل از جنگ ۷۰۰۰۰ بودند در سال ۶۸ به ۳۳۷۰۰۰ افزایش یافت .

شورشهای دانشجویی در کشورهای صنعتی

شورشهای دانشجویی فرانسه در سال ۱۹۶۸ که کم و بیش در دیگر کشورهای صنعتی نیز تکرار شد، نقد نظام آموزشی و برنامه ریزی نیروی انسانی را مطرح کرد. در این بحثها دوقطب افراطی به وجود آمد که در یک سر آن طرفداران رشته های کاملا عمومی و آزاد – دانشگاهیان – و در سر دیگر حامیان آموزشهای کاملا حرفه ای – صاحبان مشاغل و صنایع – قرار گرفتند.

دانشجویان علوم انسانی

دانشجویان علوم انسانی خواهان آشنایی بیشتر با مفاهیم علوم تجربی و ریاضی شدند و دانشجویان علوم و مهندسی طالب گنجاندن مقدماتی از علوم انسانی در برنامه های خود. علاوه بر آن می خواستند به جز استادان دانشگاه، صاحبنظران و دانشمندانی که بیرون از محیط آموزشی به فعالیتهای علمی جدید مشغول بودند برای آموزش به دانشگاهها دعوت شوند.

نقد آموزش مهندسی

عده ای دانشگاهها را به پیروی از سنتهای کهنه و بی فایده متهم و از ایجاد دانشکده هایی فنی حمایت کردند که در برنامه های درسی آنها سهم بیشتری به آموزشهای عملی داده شود. گروهی دیگر این انتقاد را مطرح کردند که دانشگاهها، به خصوص در امریکا، به دلیل توجه زیاد به درسهای عملی و آموزشهای حرفه ای استانداردهای علمی و تحصیلی خود را از دست داده اند.

تحولات تکنولوژیکی

بحث دیگری نیز پیش آمد که تحولات تکنولوژیکی بسیار سریعتر از علم دانشگاهی پیشرفت می کند، بنابراین هرقدر هم که به دانشجویان آموزش دهیم با گذشت زمان محفوظات آنها کهنه و بی استفاده می شود . عده ای هم اذعان کردند که آموزش دانشگاهی ضامن موفقیت دانشجویان در مشاغل آینده آنها نیست و نمی تواند باشد، بلکه باید به تجربه عملی آنها پس از فارغ التحصیلی و شروع به کار اهمیت داد .

تربیت انسانها

در صورتی که تعادلی بین این دو نظرگاه افراطی به وجود نیاید بیم آن می رود که یکی به وادی علم برای علم بیفتد و دیگری به حیطه تربیت انسانهای یک بعدی و به دور از مسئولیتهای اجتماعی و کنجکاویهای روشنفکرانه محدود شود.

ادامه مطلب
ایران میزبان اجلاس بین‌المللی گردشگری روستایی

جین فاسولو

جین فاسولو مهندسی که در مدتی بسیار کوتاه ساختمان بلند مرکز تجارت بین المللی نیویورك را که با انفجار بمبی منهدم شده بود باز سازی کرد، به جنبه ای دیگر اشاره دارد و آن نقش اجتماعی اندك مهندسان است.

او در نوشته ای کوتاه می نویسد که مهندسان کمتر فرصت در میان گذاشتن تجربه های خود را با مردم پیدا می کنند و، نسبت به دیگر حرفه ها، در درك عمومی از مهندسی خلائی دیده می شود. به گفته او باید مهندسی را از نو تعریف کرد تا دانشجویانی که به آن جذب می شوند داعیه پیشگامی و رهبری داشته ، مبتكر، خلاق، اهل خطر کردن، و دارای شم مدیریتی باشند و می افزاید:

نمی توان پشت قطار نشست و آن را هدایت کرد. وقت آن رسیده که مهندسان به جلو صحنه قدم بگذارند، در آن صورت در بازسازی کشور و رقابت بین المللی موفق خواهند شد.

در مقاله ای دیگر با نام «مهندسان و چالشهای مهندسی» می خوانیم: هرقدر به قرن بیست و یکم نزدیکتر می شویم و با رقابت جهانی گسترده تری روبه رو می شویم نیاز حرفه مهندسی به مهندسان مدير مجرب که با فنون ابتکاری بتوانند منابع طبیعی محدود را به صورت موثری به کار گیرند، مسائل زیست محیطی را حل کنند و زیرساختها را بهبود
بخشند بیشتر می شود.

و در ادامه مهندس فنی و عملی را کسی می داند که بر جنبه های فنی و اجرایی متمرکز می شود و مهندس مدیر را فردی معرفی می کند که هنر و علم برنامه ریزی، سازماندهی، تخصیص منابع و هدایت و کنترل فعالیتها را دارد، کسی که باید دائما بیاموزد، تجربه ها را گسترش دهد، بین انسانها ارتباط فعال ایجاد کند، و با فرهنگ سازمانی و تجاری آشنا باشد.

نقد آموزش تاریخ معماری

انتقاد به آموزش معماری از این هم شدیدتر بود، نیکولادی باتیستا منتقد مشهور ایتالیایی در چند شماره متوالی مجله معتبر دموس در سال ۱۹۹۵ نوشت که ساخت شهرها و کشورها امروزه به دست مهندسان صورت می گیرد. بسیاری از جنبه های کیفی ساختمان سازی به مهارت مهندسان وابسته است نه معماران.

زمانی معماران در ایجاد این کیفیتها و توسعه شهرها و کشور نقش داشتند، اما امروزه سهم آنها در بخش ساختمان اندك است.

اعتبار معماری

اعتبار معماری در جهان تا جایی نزول کرده که بقای آن هم مورد تردید است . برخلاف دانش مهندسی که به آسانی درك می شود، مورد پذیرش و لذا مورد درخواست است، درك دانش معماری هر روز دشوارتر می شود. پس از دوره مدرنیسم این مهندسی و نه معماری بود که دنیایی بهتر را برای انسانها تصویر کرد، و آرمانها و آرزوهای آنان را منعکس ساخت . برای معماران کاری نماند جز آنکه به پیشرفتهای فنی مهندسان خیره شوند.

ادامه مطلب
مجله علمی پژوهش های باستان شناسی ایران شماره 13 (1)

مهندسان سخنگویان واقعی مدرنیسم شدند، زیرا عواملی چون نور، هوا، فضای سبز و بهداشت را که انتظار می رفت معماران به محیط زندگی وارد کنند مهندسان به مردم عرضه کردند.

آنگاه دی باتیستا به نقد آموزش معماری می پردازد و در نوشته ای با عنوان «آنجا که استادان به بیراهه رفتند» از ویتوریو گر گوتی معمار واستاد معماری ایتالیایی نقل می کند:

«نسل من که مسئولیتهای آموزشی داشته اند در بازسازی مؤثر نظام آموزشی و انتقال دانش معماری به دانشجویان و ایجاد ظرفیتهای لازم در نسل جوان برای مواجهه با وظایف جدید که پیش رو دارند موفق نبوده است » باتیستا اضافه می کند که دانشکده های معماری در پایان دهه ۱۹۶۰ در نوسازی فرهنگ معماری نقش پیشاهنگ داشتند. محصول آن چیزی بود به نام «معمار روشنفکر» که با معمار به مفهوم قدیمی اش تفاوت داشت.

ارزشهایی که این شخصیت جدید معرف آنها بود به سرعت مورد پذیرش عمومی قرار گرفت و انتظاراتی را به وجود آورد که دانشکده های معماری از عهده پاسخگویی به آنها بر نیامدند، زیرا حاصل کار آنها بیشتر نظری بود تا عملی. این نظریه ها به تنهایی برای حرکت دادن دانشجویان به جلو کافی نبود.

بیشتر آنها وقتی دانشگاه را ترك می گفتند دچار افت می شدند و نمی توانستند از آن نظریه ها در عرصه عمل بهره گیرند. حاصل این دوره آموزشی تألیف چند کتاب نظری ارزشمند بود که بیش از همه معمارانی از آنها استفاده کردند که به طور مستقیم در آموزش دانشگاهی دخالت نداشتند و از نظریه ها به اندازه دیگر اجزاء و مصالح ساخت و ساز در روند طراحی بهره بردند.

واقعیت معماری و صنعت

در سالهای دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ چندین نسل به این دانشکده ها آمدند و بعد از شروع کار حرفه ای به این نتیجه رسیدند که درسهای دانشکده ای آنها با واقعیت معماری و صنعت رابطه ای نداشته است.

در همین دوره گروهی به یافتن مسیرهای جدید پرداختند. نویسنده نتیجه می گیرد که اگر قرار است در این میان چیزی را مقصر قلمداد کنیم همان انتظارات زیادی است که از دانشکده ها می رود و اضافه می کند که در برابر پیچیدگیهای جهان حاضر تعریف نقش هر فرد و حرفه کاری است بیهوده ، باید زمینه ها را برای تلفيق مهارتها و ایجاد محیطی انسانی فراهم کرد.

غلبه نظریه بر مهارتهای عملی در تاریخ معماری

انتقادهایی از این دست که غلبه نظریه بر مهارتهای عملی، نااگامی نسبت به دانش و تکنولوژی مهندسی و اصولا جدایی مصنوعی معماری از مهندسی را مردود می شمارند هر روزه بیشتر می شود.

اعتراض در تاریخ معماری

شاید یکی از نخستین کسانی که به این جدایی اعتراض داشت فرانک لوید رایت باشد که در یک سخنرانی خطاب به جوانان که در سال ۱۹۳۱ در شیکاگو ایراد کرد گفت: «از دانشکده های معماری حذر کنید مگر آنها که تابع مهندسی ساختمان هستند. به کارگاهها بروید تا ماشینها و روشهایی را که ساختمانهای مدرن می سازند در حین کار ببینید»الدوروسی نیز با انتقاد از آموزش رایج معماری می گوید : «جدی ترین جایگزینهای ممکن کارگاههای معماری به معنای قدیمیش هستند، یعنی محضر استاد یا باز مهندسی عمران.

ادامه مطلب
شهری به وسعت ایران

نباید فراموش کنیم که بزرگترین معماران ایتالیایی از قرن نوزدهم تا به حال احتمالا دو مهندس عمران بوده اند: آله ساندرو آنتونه له و پی پر لوئیجی نروی.» و اضافه می کند:

«آرزویم خلق دانشکده ای است که نامش ترکیبی از معماری مهندس عمران، و نقشه بردار باشد. چنین دانشکده ای دیگر دانشکده معماری نخواهد بود … بهترین جوانانی که با من کار کرده اند از دانشکده فنی کانتون تیچینو در بخش ایتالیایی زبان سوئیس فارغ التحصیل شده اند که استادان آنها به ساخت و سازها، تاریخ و ریشه های این کشور توجه داشتند.»

کالاتراوا معمار اسپانیایی الاصل هم که در آثارش معماری و مهندسی را باهم تلفیق می کند تفاوت گذاشتن میان مهندسی و معماری را منسوخ می شمارد و آن را نتیجه سیاستهای قرن نوزدهمی می داند که تا قرن بیستم هم ادامه پیدا کرده است و می افزاید: «من به درکی مشابه فرانک لوید رایت و میس وان در رو از معماری اعتقاد دارم.

تاریخ معماری

سالیوان را آغاز کند آموزش فنی و حرفه ای دیده بود. به نظر من شاعرانگی آثارش بر دو ویژگی استوار است : دقت در کاربرد مصالح و احترام به تکنولوژی . هم مهندسی و هم معماری در خدمت هنر ساخت و ساز قرار دارند.

آرزوی من خلق آثار مهندسی ناب است که روح یک هنرمند الهام بخش آن باشد.

در آخر، بار دیگر به نیکولادی باتیستا رجوع می کنیم که می گوید: خلاقیت با علم، شور باعقلانیت و احساس با قابلیت استفاده از ساختمان در تضاد نیست . بخش اول یا دوم این عبارات را انتخاب نمی کنیم، هردو را می خواهیم، انتخاب بین این دو برای معماری مرگبار است.

در پایان قرن بیستم

در پایان قرن بیستم، به اتکای پیشرفتهای علمی و فنی شگرفی که پدید آمده و امکانات گوناگونی که در دسترس است، گرایشی مخالف تخصصی و شاخه شاخه شدن افراطی علوم و فنون به وجود آمده که آموزش جامعتر را تبلیغ می کند. شاخه های پراکنده خود به خود در طرحهای بزرگ ساختمانی و عمرانی به هم نزدیک می شوند، نظام آموزشی باید متوجه روشها و عرصه های نو شود.

منابع

– Encyclopaedia Britanica, 1994 edition, under Civil Engineering and Architecture. 

-Frederick Harbison and Charles A. Myers, Manpower and Education, Mc Graw Hill, 1965. 

– Michael Sanderson, The Universities and British Industry, Routledge and Kegan Paul, London, 1972.

– ناصر موفنبان، تحول دانشگاهها در اروپا و امریکا، انتشارات موسسه مطالعات و تحقبقات اجتماعی، ۱۳۴۷

– آلدو روسی، الزوم فنی کردن دانشکده های معماری (تاریخ معماری)، ترجمه فرزانه طاهری، آبادی ، سال ششم، شماره بیست و یکم، تابستان ۱۳۷۵. ۱۲. سانتیاگو کالاتراوا، «یگانگی معماری و مهندسی ساختمانه، ترجمه شهرزاد مهدوی آبادی، سال ششم، شماره بیست و یکم، تابستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 2 =

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا