مجله علمی منظر شماره ۱۷ زمستان ۱۳۹۰ (۱)
فهرست مقالات در نشریه علمی منظر شماره ۱۷ (بخش۱)
چکیده مقاله ۱ نشریه مجله علمی منظر شماره ۱۷
چکیده مقاله ۲ مجله علمی منظر شماره ۱۷
نمادپردازی در باغ ایرانی، حس طبیعت در باغهاى سلطنتى صفوى | مهوش عالمی
چکیده مقاله ۳ مجله علمی منظر شماره ۱۷
علم نقد منظر | محمدرضا مهربانىگلزار
این مقاله ابتدا به ویژگیهاى علمى نقد منظر میپردازد و تفاوتهاى تفسیر هرمنوتیکى و نظرات کارشناسان منظر را بررسى و نقد هنرى و خوانش انتقادى پروژه را مقایسه میکند. سپس ارزشهاى مربوط به پروژههاى منظر را که گاهى متضاد، نسبى و سلیقهاى هستند، معرفى و به مواجهه مسایل معرف تشناختى با مسایل اخلاقى در نقد منظر اشاره میکند. بر این اساس، راهحلهایى اریه میشود که شامل تولید معیار، اولویتبندى آنها و تبیین دیدگاه چند رشتهاى به موضوع نقد منظر است. راهحلهاى مذکور، فرضیه وجود علم جدیدى را مطرح میکنند که بتواند نقد منظر را دربرگیرد. این مقاله، در نهایت امیدوار است که گونهاى از فرا نقد شکل بگیرد که هم اخلاقى باشد و هم با معیارهاى علمى منطبق شود.
چکیده مقاله ۵ مجله علمی منظر شماره ۱۷
ناصر براتی: ورهنگ؛ کهن الگوى ناشناخته در فرهنگ ایرانىـ اسلامى | ناصر براتی
در این کارگاه، سخنران، ابتدا به تعریف زمینههای اساسی بحث شامل کهنالگو از یک سو و ارتباط متقابل زبان/ تفکر/ فضا/ محیط، از سوی دیگر، پرداخت. براساس این تعاریف بقا و هویت ملل و پیوند افراد یک ملت به میزان قابل توجهی به اسطورهها و الگوهای کهن انتزاعی منوط است. در پهنۀ فرهنگی ایران نیز، کهنالگوهای اسطورهای متعددی وجود دارد که توانسته افراد و گروههای مختلف را در جامعۀ بزرگ و رنگارنگ، در طول قرون، در کنار هم حفظ کند و اجتماع ایرانی را پدید آورد.
در ادامة بحث دکتر براتی، با اتکا به نوشتههای نظریهپردازانی چون «یونگ»، به اریۀ تعریف از نحوة شکلگیری و تأثیرگذاری کهنالگوها پرداخت. براین اساس در جوامع، با قدمت تاریخی بسیار زیاد، الگوهایی شکل گرفتهاند که ریشه در عمیقترین لایههای ضمیر ناخودآگاه و آگاه جمعی داشته و خود شکلدهنده و هدایتکنندة بسیاری از ارزشها، رفتارها، انتظارات، ترجیحها و مطلوبها بودهاند. این الگوها در نظم دادن به فضا و نیز ارزشگذاریِ کلیت آن نیز سهم غیرقابل انکاری دارند. الگوهای کهن، با توصیفی که از آنها شد نمیتوانند تنها در شکل فیزیکی وجود و ظهور داشته باشند. از سوی دیگر، کهنالگوها به اشکال مختلفِ سختافزارای و نرمافزاری مورد حمایت بخشهای مختلف فرهنگی جامعه قرار میگیرند. الگوی باغهای چینی ـ ژاپنی در زمرۀ این الگوهای ازلی قرار دارد.
چکیده مقاله ۶
از طبیعت واقع به طبیعت تاریخی؛ تحلیل تحولات شیوه منظرسازی آلن پروو | سمانه رحمدل
پدیدۀ پستمدرنیسم به عنوان نتیجۀ منطقیِ دلزدگی جهان از سیاستهای بومستیز مدرنیستها از ۱۹۶۰ شروع به خودنمایی کرد. پستمدرنیستها با اهمیت دادن به زمینۀ وقوع هر اتفاق، توجه به جغرافیا، تاریخ و فرهنگ جوامع را به عنوان عوامل هویتبخش پدیدهها در دستور کار خود قرار دادند. در عرصۀ معماری منظر نیز، زمینهگرایان از ۱۹۶۰ با جنبشهایی همچون هنر زمینی کیفیت جغرافیایی مکان را مورد توجه قرار دادند. از اوایل ۱۹۸۰ به تدریج توجهات به هنر باغسازی کلاسیک اروپا جلب شد. در فرانسه نیز این اتفاق با پشتوانه مطالعات نوگرایانۀ تاریخنگاران تقویت میشد. باغهای باروک فرانسوی به عنوان سند زندۀ هنر باغسازی فرانسوی، تبدیل به الگوی عدهای از معماران منظر این کشور شد. بیشک ؛ نوعی تفاخر فرانسوی و بالیدن به گذشته نیز در این گرایشات نهفته بود. ارزش این باغها تنها به خلق فضای باز نبود، بلکه جنبۀ حاصلخیزی آنها نیز اهمیت داشت.
چکیده مقاله ۷
زمینه، تضمین تداوم حیات منظرین؛ دگرگونی رویکرد طراحی پروو از پاریس تا لندن | ریحانه حجتی؛ زهره شیرازی
زمینهگرایی از رویکردهای پست مدرن در طراحی از جمله در معماری منظر و فضاهای عمومی و شهری به شمار میرود؛ به طوری که فضا بدون بافت اطرافش بیارزش تلقی میشود. در بین معتقدان به زمینهگرایی، در اینکه کدام بخش زمینه پررنگتر و برجستهتر است، اختلاف نظر وجود دارد و معماران هرکدام مطابق برداشت متفاوتشان از زمینهگرایی طرحهایشان را متبلور میسازند. در این بین، عدهای تاریخ سایت، عدهای مردم وفرهنگ حاکم بر بستر طرح، و گروهی کالبد و همجواریها را مهم میدانند. به بیان دیگر در زمینهگرایی به جزیی بیشتر بها داده میشود که به نوعی سهمی در زنده نگهداشتن خاطرۀ جمعی داشتهباشد و این در معماری منظر به واسطۀ حضور چندوجهیاش در زندگی فردی و جمعی مخاطب،ارزش بیشتری پیدا میکند. در پروژههای«آلن پروو»، مفهوم زمینهگرایی فراتر از عوامل کالبدی زمینه، شکل میگیرد. او زمینه را به مثابه رویداد تاریخی میپندارد که وجوه اجتماعی و فرهنگی زندگی نیز بر آن تأثیر گذاشته و در کالبد نمود پیدا میکند. به بیان دیگر، زمینه در کار او بهصورت ترکیبی از عوامل کالبدی، تاریخی و اجتماعی ظاهر میشود. این نوشتار بر آن است که با تحلیل رویکردهای آلن پروو، نظریۀ زمینهگرایی وی را از ورای مقایسۀ تطبیقی در طراحی دو پارک کورنو و سد تیمز که به ترتیب اولین و آخرین پروژههای طراحی شدۀ وی هستند را مورد نقد و بررسی قرار دهد.