سالخورده با گیسوان طلایی
سالخورده با گیسوان طلایی …
پیرامون دستاوردی فرهنگی که از ریشهها و مبانی سنت نبریده است
مهشید معتمد
تقدیر شده جایزه ملی نقد معمای ایران
مقدمه سالخورده با گیسوان طلایی
«تجسم فردیت تقلیلناپذیر، روحی است که نه سر تسلیم به ایمان دارد نه به کفر، نه به دنیا نه به آخرت، نه به یقین تعبدی نه به شک دستوری؛ روحی که دنیا را بهسان تصاویری پیدرپی میبیند که گرد فانوس خیال چندی پدیدار میشوند و سپس در صندوق عدم ناپدید. این شخصیت استثنائی با بهرهمندی از هوشیاری منحصر بفردی که قادر است اسطورهزدایی کند، مظهر وجهی از جهانبینی ایرانی است…»
تصویر ذهنی-ارزیابانه محیط
جک نِسِر در تئوری «تصویر ذهنی-ارزیابانه محیط» میگوید، اهمیت «تاریخی»، یکی از عوامل اصلی است که ترجیحات عاطفی و حسی افراد را برمیانگیزد و از طریق آن بر «مهرانگیزی» یک مکان موثر است.
ادراک،تعامل
شاید ظاهرش این باشد که با دیدن یک بنا غرق در احساسی فراگیر شدهایم ولی چه بسا در اصل کالبد مصنوع، عامل مرور حجم عظیمی از دادهها و اطلاعات بایگانی شده باشد که بواسطه دیدن در ذهن ما (در جایگاه فهمنده اثر) متبادر میشود و به اعتبار نتیجه، شهر بستری میشود برای سطوح مختلفی از تعاملات ادراکی (cognitive interaction)؛ در این بین «بنا» مبدل به محرک حافظهای تصویری میشود که قرار است مجموعهای از وقایع چرخهِ حیات خود را مکرارا یادآور شود. حافظه هم بَند است و هم رهایی، هم میگوید چه داشتیم و هم اجازه نمیدهد تا تغییرات را به راحتی پذیرا شویم.