نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی 47 تابستان 1396 بخش 2
فهرست مقالات در نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
مقاله ۱۱ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
تاثیر تکنولوژی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن اقوام ترکمن | آرمین وسکاه، سید هادی قدوسی فر
امروزه چگونگی ساخت مسکن بر الگوهای زیستی و نحوه زندگی مردم تاثیر عمدهای داشته و تغییرات و تطورات مختلف فرهنگی را بوجود آورده است که با نگاه به معماری قدیم نواحی مختلف، ابعاد این تاثیرات بیشتر درک و فهم میشود. از سویی دیگر، «مسکن» پدیدهای است که منطبق با کلیت «نظام اجتماعیِ» حاکم بر فرهنگ در هر قوم یا ملتی شکل میگیرد و در واقع با توجه به مجموعهای از ارزشها، معانی و هنجارهایی که در «فرهنگ» رایج است؛ و با توجه به سنت و آداب و رسومی که بر ساختار فرهنگی یک قوم یا ملت حاکم میباشد، شکل مادی و معنوی فضاهای زندگی را بوجود میآورد. از سویی دیگر، امروزه تکنولوژی و چگونگی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن تاثیر داشته و دارد، چنانچه باعث تغییر مفهوم «خانه» به «مسکن» شده است و باعث تغییرات گوناگون سبک زندگی و الگوهای زیستی بالاخص در اقوام ترکمن شده است که این موارد در تغییر روابط و الگوهای زیستی در خانههای بومی ترکمنها خود را نمایان کرده است. لذا، در این مقاله با ماهیت تحقیق بنیادی از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است؛ و از روش تحلیل ساختار کالبدی برای بررسی تاثیر تکنولوژی ساخت و موارد مشابه بر الگوهای زیستی ترکمن بهره گرفته است. در پایان نیز ضمن تحلیل چگونگی این تاثیرات و تاثرات، به مجموعه تغییرات خانه بومی ترکمنها (اوی، تام و موارد دیگر) و تبدیل آنها به مساکن فعلی یا آپارتمانهای جدید در این منطقه اشاره شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.
مقاله ۱۲ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
بررسی رابطه میان میزان استفاده از رسانه های جمعی در شهرها و اعتماد سیاسی شهروندی؛ نمونه موردی: معلمین شهرستان سبزوار | دکتر امین کوشکی
امروزه یکی از مقولاتی که برای اداره کنندگان یک جامعه بسیار حائز اهمیت است، موضوع اعتماد سیاسی است. طبق یک تعریف، اعتماد سیاسی نگرش مثبت به نظام سیاسی، نهادهای سیاسی و کنشگران سیاسی یا متصدیان اقتدار در جامعه است. افزایش اعتماد سیاسی موجب حمایت و پشتیباتی مردم از مسئولان، رعایت قوانین و مقررات توسط آنها، افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی، اعتماد به سازمان ها و نهادهای دولتی و در کل موجب افزایش مشروعیت سیاسی نظام می شود. ازجمله اقشار بسیار تاثیرگذار در تمامی جوامع، قشر معلمین می باشند که سنجش دیدگاه های آنان در خصوص نظام، با توجه به ارتباطی که با دانش آموزان دارند، می تواند اثرات مهمی در جامعه پذیری آنها داشته باشد. از جمله عوامل موثر بر این اعتماد سیاسی، رسانه های جمعی می باشند. تحقیق حاضر به روش پیمایشی با نمونه ۳۹۰ نفر از شهروندان شهرستان سبزوار و با استفاده از نظریه کاشت، در پی پاسخ به این سوال بوده که اعتماد سیاسی شهروندان سبزوار به چه میزان بوده و تاثیر برخی رسانه جمعی بر اعتماد سیاسی چگونه است. نتایج حاکی از رابطه معکوس و منفی میان رسانه هایی مانند ماهواره و فیس بوک و توییتر و اعتماد سیاسی معلمان می باشد.
مقاله ۱۳ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
بررسی وضعیت پارکهای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مورد مطالعه: شهر شیراز) | علیرضا پاک فطرت، دکتر مسعود تقوایی
فضای سبز شهری با کارکردها، فعالیتها و خدمات متنوع خود که واجد ارزش اکولوژیکی، اجتماعی و روانی است، شالوده توسعه پایدار شهر میباشد. بخش قابل توجهی از این فضاها در قالب پارکها ایجاد میشود که مدیریت بهینه آن در راستای توسعه پایدار شهری، شهرداریها را با چالشهای بسیار مواجه کرده است. لذا این مقاله با هدف بررسی وضعیت پارکها با رویکرد توسعه پایدار شهری، ارزیابی آنها در راستای تحقق ابعاد کالبدی، زیستمحیطی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی توسعه پایدار را بر اساس دیدگاه شهروندان مراجعهکننده به پارکهای شهر شیراز دنبال مینماید. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعهای، از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی میباشد که در آن از ابزار پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل ۱۵۲۲ نفر از شهروندان مراجعهکننده به پارکهای شهر شیراز، به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم نمونه و استفاده از فرمول کوکران، بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که میزان میانگین وضعیت پارکهای شیراز در راستای تحقق توسعه پایدار،۹۳/۲ (از۱تا۵) میباشد که نشاندهنده وضعیت نه چندان مطلوب پارکها است.
مقاله ۱۴ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
بررسی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و رابطه آن با جلوههای بهرهوری سازمانی مبتنی بر رویکرد اجتماعی توسعه پایدار | رجب بسطامی، حمدا. . منظری توکلی *، دکتر سنجر سلاجقه
امروزه تغییرات سریع محیطی، سازمانی و فناوری، محیط رقابتی پیچیدهای را برای سازمانها ایجاد کرده است و از سویی با تحقق بهرهوری در راستای توسعه پایدار، زندگی افراد جامعه از جهت کمی و کیفی ارتقا پیدا میکند. تحقیق حاضر کمی-کیفی و از نوع تحقیقات کاربردی است، و باتوجه به روش گردآوری از نوع غیرآزمایشی- پیمایشی میباشد. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل و مولفههای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات و رابطه آن با بهرهوری سازمانی مبتنی بر رویکرد اجتماعی توسعه پایدار بوده است. جامعهآماری ۹۹۲ نفر از افراد شاغل در سازمان مدیریت درمان تامین اجتماعی استانهای شمال ایران است. این پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی ساده صورت گرفت و ۳۰۰ پرسشنامه بین افراد توزیع گردید. ابزار جمعآوری دادهها مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه میباشد. برای انجام این تحقیق به شناسایی عوامل و مولفههای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات، جلوههای بهرهوری سازمانی و عوامل رویکرد اجتماعی توسعه پایدار، پرداخته شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها و پاسخ به سوالات از نرمافزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و جداول بازرگان استفاده شد. در نتیجه این تحقیق، ۸۲۰/۰ ارتباط معنادار و مستقیمی بین فناوریاطلاعات و ارتباطات و جلوههای بهرهوری سازمانی در سطح ۰۱/۰ وجود دارد. همچنین بین عوامل مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات با بهرهوری سازمانی ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد. به گونهای که استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات با توجه به مقوله رویکرد اجتماعی توسعه پایدار باعث افزایش بهرهوری سازمانها میشود.
مقاله ۱۵ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
ضرورت های توجه شهرسازان جهت ایجاد انسجام کالبدی – اجتماعی در محلات بلندمرتبه؛ با تاملی بر توسعه منطقه ۲۲ شهرداری تهران به عنوان یک منطقه پیراشهر | سمیه فتحی، دکتر مهران علی الحسابی *، دکتر مصطفی بهزادفر
یکی از چالش های اساسی در مباحث شهرسازی امروز، موضوع برخورد با تغییرات گسترده کلانشهرها است. بررسی تغییرات شهری در نظام های شهرهای مختلف جهان بیانگر این موضوع است که روند تغییرات شهری، از اواسط قرن بیستم میلادی، از شدت و سرعت بالایی برخوردار بوده و تغییرات تدریجی جای خود را به تغییرات ناگهانی، پیش بینی نشده و بدون بازگشت داده است. یکی از پدیده هایی که شهرهای امروز جهان به ویژه شهرهای بزرگ با آن مواجه هستند، بلندمرتبه سازی است. که تاریخچه شروع آن به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بر می گردد. بلندمرتبه سازی از جمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روزافزون جمعیت، گرانی و کمبود زمین و مشکلات توسعه افقی شهرهای رواج یافته است. شهر تهران پس از گذشت ۲۰۰ سال از شکل گیری بافت اولیه خود، در سال های اخیر مواجه با تغییرات عمده ای در سیمای کالبدی – فضایی خود بوده است. در قالب نیاز به افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی در بافت موجود و بهره گیری از امکانات بالقوه آن، فعالیت بلندمرتبه سازی به عنوان یکی از بارزترین مراحل در روند تغییرات کالبدی – فضایی این شهر نمود پیدا کرده است.مناطق پیراشهری از جمله حوزه های مسئله دار در مدیریت کلانشهرها به شمار می آیند.از نگاه برخی دیگر از پژوهشگران گسترش توسعه شهری خارج از مرزهای معین شهری به پدیده ای جهانی تبدیل شده که در کشورهای در حال توسعه دارای رشد سریع تری است.مناطق پیراشهری جزء مناطقی هستند که حضور کنشگران متعدد با قدرت های متفاوت در آن چشمگیر است.
مقاله ۱۶ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
معیارهای زیبایی شناسانه نما و بدنه های مطلوب شهری با تاکید بر هویت بومی (نمونه موردی حدفاصل میدان مطهری تا تقاطع خیابان حجت شهر قم) | دکتر زهرا عباسی
با توجه به رابطه فعالیتهای انسان با فرهنگ، شهر بستری است که در آن فرهنگ از طریق فعالیتها و ارتباطات انسانی به جریان در میآید. کالبد شهر، بالأخص نماهای شهری به بازنمایی این رابطه پرداخته و ارزشها را عینیت میبخشند. در این راستا توجه شهرداری ها، سازمانهای نظام مهندسی و دیگر ارگانهای موثر در طراحی نمای ساختمانها با هویت ایرانی اسلامی و تلاش این ارگان ها در جهت هماهنگ سازی نماهای شهری و توجه به طرح های راهبردی به جای طرح های ساختاری در طراحی نماهای شهری ضروری است. این پژوهش به بررسی محور میدان مطهری تا تقاطع حجت در شهر قم که از خیابان های مرکزی و اصلی مجاور با حرم مطهر می باشد، پرداخته است و با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و آمیخته ای از روش های کمی و کیفی بررسی را صورت داده است. متاسفانه این محور با وجود بناهای شاخص دارای ویژگی های مناسب در طراحی نما و شکل دهی به منظر شهری نبوده است. با توجه به اینکه منظر شهری تنها به کالبد شهر و اجزای آن مربوط نبوده، بلکه به درک شهروندان از شهر نیز بستگی دارد. از این رو در این تحقیق، منظر شهری از سه منظر عملکردی، هویتی و زیباشناسانه مورد بررسی قرار میگیرد. در نهایت به ارائه راهکارها و تبیین عوامل موثر بر شکل گیری نما و منظر شهری اشاره می گردد.
مقاله ۱۷ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
فرآیند تبیین پدیدارنگاری ابعاد مفهوم دلبستگی مکانی به روش استخراج معانی تصویری خودنگار | آرمان جهانگیری، دکتر جهانشاه پاکزاد *، دکتر علیرضا عندلیب
امروزه مفهوم دلبستگی به مکان با توجه به نقشی که در تبیین و حتی پیش بینی رفتار انسان در محیط های شهری دارد، بسیار مورد توجه محققان علوم رفتاری، طراحان شهری و بویژه پژوهشگران حوزه گردشگردی قرار گرفته است. این مفهوم در طراحی فضاهای شهری به آن جهت اهمیت دارد که در رابطه میان ویژگی های طراحانه محیط، رضایتمندی مکانی، حفاظت خود انگیخته از محیط و علاقه به بازدید مجدد محیط اثر گذار است. با توجه به تازه بودن ورود این مفهوم از مطالعات جغرافیایی و روانشناسی به مطالعات شهری و نیز تعدد و تکثر تعاریفی که در این حوزه ها از آن به میان آمده، کماکان در خصوص ابعاد ماهوی آن اجماعی وجود ندارد. لذا این مقاله در سعی دارد به روش کیفی و با رویکرد پدیدار نگاری و بهره گیری از تکنیک استخراج معنایی تصویری خودنگار به بررسی شکل گیری ابعاد مفهوم دلبستگی مکانی در فضاهای ساحلی شهری پرداخته و مجموعه عواملی که در شکل گیری این مفهوم در یک فضای همگانی مانند نوار ساحلی شهری موثرند را مشخص نماید. برای این منظور، در مرحله اول از دوازده نفر از ساکنین بومی شهر ساحلی بوشهر خواسته شد که با استفاده از دوربین عکاسی از مکان هایی که برایشان مهم است و به آن علاقه دارند، عکس گرفته و سپس در مرحله دوم در مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته، دلایل انتخاب مکان ها در مصاحبه های عمیق مورد پرسش قرار گرفت. نتیجه حاصله پس جمع آوری، کد گذاری و مفهوم سازی پاسخ ها در نرم افزار MAXQDA، حاکی از وجود دوازده طبقه توصیفی در چهار طبقه مفهوم در تجربه پدیده دلبستگی مکانیست که با تعاریف ارائه شده، در گروه های هویت یابی از مکان (هویت مکانی)، سهولت انجام فعالیت دلخواه (وابستگی مکانی)، تجربه روابط اجتماعی مطلوب (پیوندهای اجتماعی) و پاسخدهی عاطفی مکان (پیوندهای عاطفی) با مکان قابل دسته بندی است. فلذا الگوی تحلیلی مفهوم دلبستگی به مکان در نوار ساحلی شهر بوشهر بر مدل چهار بعدی دلبستگی مکانی مطابقت دارد.
مقاله ۱۸ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر انسجام کالبد شهری در فضاهای عمومی واقع در بافتهای تاریخی (نمونه موردی: مرکز محله شهیدگاه اردبیل) | دکتر علی شرقی، دکتر مسعود علیمردانی، دکتر یوسف جهان زمین، شهرزاد جهان زمین
شهرها و فضاهای شهری، همانند بسیاری از مصنوعات ساخت دست بشر، در گذر زمان دچار فرسودگی و تأثیرات ناشی از آن در کالبد و عملکرد خود میباشند. عدم تصمیم گیری به موقع سازمان های دولتی برای کاهش تأثیر فرسودگی بر کالبد و فقدان هماهنگی بین آن ها، در کنار کمرنگ شدن حس تعلق شهروندان به مکان، منجر به عدم حفاظت و نگهداری از بافت ها و در نتیجه تشدید فرسودگی آن ها گشته است. تمام این رویدادها عاملی برای از میان رفتن انسجام کالبدی در بافت و ایجاد حس عدم یکپارچگی در ذهن شهروندان می شود. با توجه به اینکه بافتهای تاریخی هر شهر، حافظه تاریخی یک ملت و بخشهای جداییناپذیر و هویتبخش آن شهر هستند، جاری ساختن مجدد زندگی شهری در آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. این امر میتواند از طریق بازنگری در فضاهای عمومی رهاشده در بافت های تاریخی و تجدید حیات آن ها بهعنوان محلهایی برای برقراری تعامل اجتماعی شهروندان، صورت پذیرد. هدف از انجام این پژوهش، شناخت عوامل انسجام بخشِ به فراموشی سپرده شده یا کم اثر شده بافتهای تاریخی، تحلیل آنها، ارائه راهکارهایی کارآمد برای پیوند فضاهای عمومی واقع در بافت های تاریخی با شهر به صورت یک کلیت یکپارچه با استفاده از عوامل منتج از پژوهش می باشد. به ویژه آنکه بازنگری توأم با تجدید حیات این فضاها، علاوه بر اعتلای مناسبات درون بافتی، می تواند به رونق صنعت گردشگری و مآلاً بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی شهر منجر گردد. برای رسیدن به این منظور از روشهای تحقیق اسنادی (کتب، مقالات و طرحهای فرادست) و میدانی (گشت زدن و عکسبرداری از محیط) بهره گرفتهشده است که در انتها با تحلیل و نتیجهگیری از آنها، به عوامل ناکارآمدی اصلی (از جهت انسجام و یکپارچگی کالبدی) مرکز محله شهیدگاه اردبیل بهعنوان یک فضای عمومی واقع در بافت تاریخی ارزشمند، پرداخته شده و پس از تحلیل این عوامل، راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود، ارائه می گردد. شایان توجه است که رفع مشکلات یک بافت تاریخی و رسیدن به یک وضعیت مطلوب، نیازمند راهکارهایی بنیادی تر، با صرف زمان و هزینه بیشتر خواهد بود.
مقاله ۱۹ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
واکاوی نقش ساختمان های بلند مرتبه بر فرهنگ سکونتی شهر شیراز با مدل شکاف | مهدی توکلی کازرونی، دکتر هادی کشمیری
رویکرد های جدید طراحی مجتمع های زیستی متکی به الگوهای جامع بین رشته ای است، که به هماهنگی جنبه های انسانی و محیطی طراحی اهمیت بیشتری داده اند. از سوی دیگر، مشکلات زندگی شهرهای بزرگ استفاده از مجموعه های متراکم را اجتناب ناﭘذیر ساخته است. توجه به عوامل انسانی و محیطی مؤثر در برنامه ریزی و طراحی می تواند کیفیت زندگی در مجموعه های مسکونی را ارتقاء بخشد. ساختمان های بلند مرتبه دارای قدمت نسبتا کوتاهی در کشور ما می باشند، مجتمع های زیستی نشینی و فرهنگ سکونتی در مجتمع های زیستی چندی است دغدغه بسیاری از پژوهشگران شده است. لذا این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای به تبیین و بررسی مشتقات حاصل از نظریات فرهنگ سکونتی و نظریات موثر بر ساختمان های بلند مرتبه پرداخته است. نتایج حاصل به شکل ارائه چند نظریه در باب تاثیر ساختمان های بلند مرتبه بر فرهنگ سکونتی خواهد بود.
مقاله ۲۰ نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی ۴۷
ارزیابی تطبیقی رفتار حرارتی و تهویه در بناهای مسکونی بومی اقلیم معتدل و مرطوب ایران (مطالعه موردی: خانه کلبادی ساری و خانه آقاجان نسب بابل) | محبوبه پورموسی، دکتر سید مجید مفیدی شمیرانی *، دکتر مهناز محمودی زرندی
از اواسط دهه ۱۹۷۰ نیاز فوری به کاهش استفاده از انرژی در گرمایش و سرمایش ساختمانها در سراسر جهان وجود داشته است. در کشورهای در حال توسعه، مصرف انرژی برای حفظ محیط مطلوب در ساختمانها، بزرگترین بخش از کل تقاضای انرژی را تشکیل می دهد. در کشورهای پیشرفته، نسبت مصرف انرژی برای ساختمانها بزرگ تر از آن چیزی است که برای مقاصد دیگر استفاده می شود. جهان سعی می کند انرژی پاک را جایگزین انرژی فسیلی کند. از طرفی آسایش، از نیاز های مورد توجه انسان در همه دوره های زندگی او بوده است. این آسایش از طرق گوناگون برای انسان ها بوجود می آمده یا از آنها سلب می شده است. اما آسایش در بنا مهمترین مسئله در این رابطه می باشد. یکی از عوامل مورد توجه برای دسترسی به این مهم، فضایی دارای آسایش است که از طریق ایجاد محیطی مناسب از نظر دما و تهویه قابل دسترسی است. بناهای مسکونی در گذشته طوری اقلیمی طراحی می شدند که گرمایش، سرمایش و تهویه طبیعی پاسخگوی همه نیازهای اقلیمی آنها بوده است. در تحقیق حاضر به بررسی رفتار حرارتی دو بنای مسکونی )خانه کلبادی و خانه آقاجان نسب) توسط نرم افزار اکوتکت و دیزاین بیلدر پرداخته و با تحلیل یافته ها، چگونگی همسازی معماری با اقلیم مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس نتایج، این راهکارها هرچند ساده اما کاملا با تفکر صورت می گرفتند تا بنا همساز با اقلیم بوده و کمترین مصرف انرژی را داشته باشد. در جمع بندی نهایی این دو بنای مسکونی بیشترین زمان ممکن را در دمای ۲۲ درجه سپری می کنند و در مجموع ۴۰ تا ۴۲ درصد در آسایش قرار داشتند. بنابراین راهکارها، افزایش بازه ساعات آسایش حرارتی در فضای داخل، و کاهش مصرف انرژی جهت سرمایش و گرمایش را به همراه داشته است. امید است تا بتوان این نتایج را در طراحی بناهای کنونی به کار برد و نقشی در بکارگیری معماری همساز با اقلیم و معماری پایدار ایفا کرد.