تأليفاتمجلاتمجله علمی منظرمقالات
مجله علمی منظر شماره ۲۷ تابستان ۱۳۹۳ (۱)
فهرست مقالات در نشریه علمی منظر شماره ۲۷ (بخش۱)
۱-منظر آسمان | سید امیر منصوری
۲- باغ بر بنیاد شاهنامه فردوسی | احمد علی فرزین
۳-رویکرد نو در احیای نواحی دفن زباله | سید امیر منصوری؛ نفیسه سیده
۴-نقش “حواس غیر دیداری” درکیفیت فضای پیاده | مصطفی قلی پور گشنیانی
۵-بیان نمایشی نیما از مفهوم منظر | محمد جمشیدیان؛ حامد شکوری
۶- در جستجوی معماری ایرانی در هند| سخنران : مهدی خواجهپیری؛ گزارش : مهدیه خواجه پیری
۷-شهر تاریخی : ساختارهای فرهنگی، تاریخی و طبیعی | سخنران : ناصر مشهدیزاده؛ گزارش : ریحانه مطلبی
۸- ترجمه و تألیف کتاب بهشت در باغ، پژوهشی در باغهای ایرانی و گورکانی در هند
چکیده مقاله ۲ مجله علمی منظر شماره ۲۷
باغ بر بنیاد شاهنامه فردوسی | احمد علی فرزین
در بسیاری از داستانهای شاهنامه فردوسی از باغ،کاخ، شهر، ایوان و شارسان یاد شده که سیمای نخستین آنها در گذر زمان و دوران چندهزارساله دگرگونیهایی را پذیرفته است. این عناصر از محتوا و مفهوم نخستین خود به دلایل و عواملی که پرداختن به آن در مجال این گفتار نیست فاصله گرفته یا با حفظ پارهای از جزئیات معنای عملکردی و مفهومی آن رنگ باخته، ولی هنوز نشانههایی از جلوههای نخستین آن برجاست. به مدد پارهای از گزارشات در تاریخ باستان و ادبیات ایرانی میتوان چهرهای از مفهوم شهر یا باغ را در ایران در دوران آغازین پیدایش آن در ذهن ترسیم کرد. در این جستار با اشارهای به چند گواه از این دست برای روشنکردن بهر کوچکی از آن پرداخته میشود. یکی از منابع اصیل ایرانی که میتوان از آن به پیدایش باغ و چهره نخستین یا نزدیک به آن دست پیدا کرد، گفتارهای حکیم فردوسی در شاهنامه اوست. هرچند در این نامۀ نامور پارهای از رویدادها با جزئیات تمام گفته شده و خواننده خود را میان کارزار میبیند، در بسیاری از جایها دوران درازی را کوتاه و یا در پوششی نهان داشته که بر پژوهندگان است، آن را از نهفت بیرون آورند و آشکار سازند. چه بسا گفتار فرزانۀ توس روشن است و سینۀ سینا میخواهد.
چکیده مقاله ۳ مجله علمی منظر شماره ۲۷
رویکرد نو در احیای نواحی دفن زباله | سید امیر منصوری؛ نفیسه سیده
عصر صنعت با خود فرهنگ مصرفگرایی را به همراه دارد که تنها با اتمام زندگی بشر روی زمین به پایان میرسد. بشر امروزی به طور دایم کالا و فضا را مصرف میکند، دور میاندازد و سپس با عواقب نامطلوب که یکی از آنها ایجاد سایتهای دفن زباله است مواجه میشود. نتیجه این رویارویی، تلاش بشر به احیای سایتهای متروک، مهجور و مصرف شدهای است که جزئی از شهرها هستند. راه حل معمول و رایج برای پنهانکردن سایتهای دفن زباله بدون احیای آنها قابل قبول نیست. احیای این سایتها و رویارویی با آنها و ارایه راهحلهایی برای کاهش آسیبهایی که به موجب آلودگیهای زیستمحیطی و بصری آنها بر شهرها تحمیل میشود، در دهههای اخیر بسیار مورد توجه واقع شده است. بررسی “مفهوم بهیافت” به عنوان مفهومی نوین در زمینة مصرفگرایی و محیط زیست، ضمن شناخت ویژگیهای سایتهای دفن زباله و نخاله ، برخورد معماری منظر با این پدیده را بررسی و الگویی منظرین و متناسب با ماهیت و زمینه آن را معرفی سازد؛ چراکه مفهوم بهیافت، جوهرۀ هنر را عاملی میداند که باعث ارتقای کیفی کالاها و فضاهای مصرفشده میشود. در این میان معماری منظر به عنوان یک دیسیپلین و به واسطۀ ارتباطی که با انواع هنر برقرار میکند، رویکردی متفاوت به احیای این سایتها دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد رویکرد منظرین به احیای سایتهای دفن زباله، علاوه بر در نظرگرفتن جنبههای زیستمحیطی، بر جنبههای ذهنی تأکید دارد و میتواند با حفظ پیشینه، ویژگیهای مفهومی این سایتها را برجسته و با بهرهگیری از تکنیکهای هنری، مخاطب را در مورد مسایل زیستمحیطی آگاه کند.
چکیده مقاله ۴ مجله علمی منظر شماره ۲۷
نقش “حواس غیر دیداری” درکیفیت فضای پیاده | مصطفی قلی پور گشنیانی
زندهسازی فضاهای پیاده، یکی از مهمترین دغدغههای معماران و طراحان شهری است که امروزه با تسلط طراحی سواره محور، به فراموشی سپرده شده است. محور اصلی ساماندهی فضاهای شهری، مبتنی بر نیازهای شهروندان است و با توجه به اینکه هریک از دو گروه مخاطبان شهری (سواره ـ پیاده) سطوح مختلفی از حواسشان تحریک می شود، لذا کشف و تبیین عواملی که در ادراک هریک از دو گروه مؤثرند، بسیار حایز اهمیت خواهد بود. از آنجایی که شاخصترین حس انسان، حس بینایی است، حواس غیر بصری از توجه طراحان مهجور مانده است. با توجه به اینکه مخاطب پیاده با طیف وسیعی از حسگرهای فعال (لامسه، شنوایی، بویایی و بینایی) قدم در پیادهراه شهر میگذارد، سؤال اساسی این است که شهر تا چه اندازهای برای او قابل لمس و شنیدن است؟ با حضور شهروند در فضای پیاده، مقیاس شهری تغییر میکند و فضاها در نمایی بسته در مقابل او قرار میگیرند. این تعامل نزدیک، بستر مساعدی را برای فعال شدن دیگر حواس فراهم میآورد. با شناخت کیفیتهای غیربصری موردنیاز محورهای پیاده و بهرهگیری از محرکهای مناسب در شهر، زندگی به فضاهای پیاده باز خواهد گشت. بنابراین دخالت دادن تمامی حواس در ادراک یک فضا، بستری برای تعلق به مکان در آن فضا را به همراه خواهد داشت. مقاله حاضر بر آن است با توجه به نقش کلیدی حواس غیربصری در ادراک شهروندان، به بررسی تفاوت ادراکی مخاطبان سواره و پیاده پرداخته و راهکارهای محرک حواس غیر بصری در پیادهراهها را تبیین کند.
چکیده مقاله ۵ مجله علمی منظر شماره ۲۷
بیان نمایشی نیما از مفهوم منظر | محمد جمشیدیان؛ حامد شکوری
مفهوم “منظر” به عنوان حقیقتی عینی، ذهنی و واجد دو وجه مفعولی و فاعلی در تعریف نسبت انسان با محیط، از دیرباز به عنوان یکی از مفاهیم اصیل در فرهنگ و زبان ایرانی وجود داشته است. حضور مکرر واژۀ منظر در ادبیات ایران، با گسترهای وسیع از معانی که میتوانند آن را به مفهومی پویا تبدیلکنند، به قدمت و اهمیت این مفهوم در فرهنگ و تمدن ایرانی اشاره دارد. در ادبیات قدیم، حضور منظر را بیشتر میتوان در وجه مفعولی آن مشاهده کرد. در وجه مفعولی شاهد نگاهی هستیم که ناظر به محیط دارد و حاصل تشخص بیانی و گزینشگری او از مجموعۀ پدیدههای محیطی است که در برابر دید خود قرار داده است. در دورۀ معاصر با برخاستن نیما یوشیج و ارایه الگویی نو در ادبیات، اندیشه و عملکرد وی نقطه عطفی در تکامل مفهوم منظر در ادبیات فارسی به وجود آورد. نیما با پیش نهادن بیان “نمایشی” در برابر بیان “روایی” در ادبیات و شعر فارسی، نگاهی تازه به طبیعت را در فرهنگ ایرانی واردکرد؛ نگاهی که در آن تعامل دوسویه و گفتگوی دوجانبه بین شاعر و محیط جایگزین توصیف و تفسیر صرف و یکسویه او از محیط شد. شاعر در تعریف نیما نه فقط روایتگر طبیعت، بلکه در حال گفتگو با آن است. تغییر زاویه دید در شعر نیمایی، از موضوعهای اصلی و بنیادین است. فهم منظر از جنبه فاعلی آن در ادبیات معاصر تکامل پیدا میکند، زیرا در آن، محیط هم منظور ناظر و هم ناظر آن، دیده و توصیف میشود، هم میبیند و سخن میگوید.
چکیده مقاله ۷
شهر تاریخی : ساختارهای فرهنگی، تاریخی و طبیعی | سخنران : ناصر مشهدیزاده؛ گزارش : ریحانه مطلبی