مجله علمی منظر شماره ۲۰ پاییز ۱۳۹۱ (۲)
فهرست مقالات در نشریه علمی منظر شماره ۲۰ (بخش۲)
چکیده مقاله ۸ نشریه مجله علمی منظر شماره ۲۰
چکیده مقاله ۹ مجله علمی منظر شماره ۲۰
راهبردهایی برای مدیریت نماهای شهری | سید امیر منصوری
چکیده مقاله ۱۰ مجله علمی منظر شماره ۲۰
تأثیر سیاست تجمیع بر سیمای شهر | کیوان خلیجی
صاحبنظران حوزه شهر، شکلگیری سیمای کنونی شهرها را معلول تأثیرگذاری غیرمستقیم عوامل گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، طبیعی، اقلیمی و زیست محیطی دانستهاند. این در حالی که قوانین، مقررات و سیاستهای اجرایی مدیریت شهری که عموماً در قالب دستورالعملها و ضوابط نمود پیدا میکند به صورت مستقیم و با سرعت بیشتری سیمای شهرها را شکل داده و تغییر میدهند. یکی از این ضوابط و سیاستهای اجرایی تجمیع۱ است که با تغییر ریخت شهری بر سیمای شهر تأثیر گذارده است.
رشد سریع مهاجرت به تهران در دهه ۴۰ و توسعه بدون برنامه، شرایط جدیدی را در ریخت شناسی شهر تهران رقم زد. تفکیک خرد زمینهای زراعی و بایر که در حاشیه شهرها قرار میگرفتند، بافتهای ریز دانه را در جای جای این شهر تولید کرد و منجر به توسعه افقی بیش از اندازه شهر شد.
این مسئله در دهههای بعد با افزایش بیشتر جمعیت شهر (رشد تقاضا) و موانع توسعه شهر تهران (کمبود زیرساختها و تأسیسات شهری) و لزوم توجه به توسعه درونزا به عنوان یکی از چالشهای مدیریت شهری مطرح شد.
چکیده مقاله ۱۱ مجله علمی منظر شماره ۲۰
زندگی امروز، گمشدۀ توسعه شهری چین؛ از ویترینسازی عهد عتیق تا فانتزیهای قرن ۲۱ بر نمای شهر | سارا ردایی؛ نرگس قیمامانی
در این توسعه شتابزده دو رویکرد نسبتاً افراطی بر برنامههای توسعه شهرهای چین حاکم است؛ گاه اخذ رویکرد بینالمللی که در آن بلوارهای وسیع، برجها و مجتمعها جایگزین بناهای ویرانشده میشوند و گاه رویکرد تاریخی اساس کار میشود. در هر حال هر دو منعکسکننده تصویر چین قرن ۲۱ هستند. بسیاری از پروژههای حاضر چین تقلیدی سطحی و ارزان از معماری گذشته یا شیفتگی به رویکردهای بینالمللی است که سبب از دست رفتن تاریخ اکنون در شانگهای تجاری و پکن تاریخی شده است. دو منطقه «کیانمن» در شهر پکن و «پودونگ» در شهر شانگهای نمونه بارزی از توسعههای شهری اخیر کشور چین است. اتخاذ دو رویکرد مختلف به شکلدهی سیمای آنها نتایج متفاوت از درک و ذهنیت مخاطب را القا میکند.
چکیده مقاله ۱۲ مجله علمی منظر شماره ۲۰
سیمای دستوری؛ “شهر سفید”، هویت جدید عشقآباد | رضا کسروی
دولت ترکمنستان در پی استقلال این کشور از شوروی سابق در راستای ارایۀ هویت جدید از این کشور بر پایۀ قومیت و فرهنگ ترکمن در منظر جهانی، اقدام به ساخت و الحاق بخشی جدید به عشقآباد کرده است. تدوین چشمانداز جدید برای عشقآباد مقدمۀ ساخت “شهر سفید” است. شهر سفید، نماد ایدهآلهای دولت در خصوص عشقآباد جدید است و در این میان سیمای شهر، به وسیلهای برای ابراز وجود دولت تبدیل میشود. محصول نهایی، شهریست که علیرغم تلاش دولت برای نمایش تمایز شهر جدید و شهر ایدئولوژیک شوروی از یک سو و تفاوت با فرهنگ معماری بستر تاریخی، شهریست دستوری که به مانند سلف خود یکنواخت است و سیمای شهری در آن به حد نماسازی تنزل یافته است.
چکیده مقاله ۱۳
از گذر تا خیابان؛ نوسازی محدوده «ریکه» پاریس با رویکرد سیمای خیابان | محمد آتشینبار
خیابان اصلیترین عنصر ساختاری شهر در شکلدادن به نما و سیمای شهر و در نتیجه شکل دادن به ذهنیت و درک شهروندان از منظر شهر است. از همین روست که به عنوان بستر مهمترین طرحهای شهری نیز مورد توجه خاص قرار دارد. خیابان فلاندر (L’avenue de Flandre) در منطقه ۱۹ پاریس نیز از این قاعده مستثنی نبوده و حدود نیم قرن است که شاهد اجرای پروژههای شهری مختلف است. عامل مشخص کننده خیابان فلاندر از سایر خیابانهای پاریس، اقدامهای شهری جسورانه روی کالبد است که با یک نگاه ساده، تضاد آن با سیاستهای شهری کاملاً محافظه کارانه در پاریس قابل درک است.
این نوشتار با بررسی اسناد شهری پاریس در شش دهه گذشته به تحلیل و ارزیابی اقدامات صورت گرفته در خیابان فلاندر با تکیه بر نحوۀ شکلگیری نمای این خیابان در دورههای مختلف و نتایج حاصل از رویکردهای اتخاذ شده در نوسازی آن میپردازد.
چکیده مقاله ۱۴
رنگ، ابزار خلق منظر؛ طرح لاسوس برای نمای خیابانیِ یک مجتمع مسکونی | سمانه رحمدل
مجتمع مسکونی باتیژ در شهر اوکانژ نمونهای از این مجتمعهاست که تأثیر منفی فضای آن بر نمای شهر و ساکنین مجتمع، شهرداری را به بازنگری در فضای باز مجتمع و نمایی که برای شهر رقم زده بود، واداشت. “برنارد لاسوس”، معمار منظر فرانسوی طراحی و اجرای پروژة بازسازی نمای مجموعه را بر عهده داشت.
لاسوس پیش از ورود به عرصة منظر سالها به عنوان نقاش شناخته میشد و فضاسازی مبتنی بر رنگآمیزی و استعارههای هنری مجازی از راهبردهای اصلی وی در طراحی منظر به شمار میرود. در پروژة بازسازی نمای مجموعه مسکونی باتیژ، لاسوس از مجاز و استعاره در قالب نقاشی بر دیوارهای مجتمع بهره میگیرد و با تأثیرپذیری از زمینة فرهنگی- مکانیِ مجموعه و درگیر کردنِ کانسپت طرح با عناصر عینی- ذهنی محیط، توانسته نقاشی دیواری را از چارچوب هنری غیراجتماعی خارج کرده و ضمن آفرینش فضایی مطلوب برای ساکنان، هویتی نوین و توأم با خوانایی به خیابان ببخشد. اهمیت پروژه در آن است که چالش یک معمار منظر- نقاش امتزاج این دو هنر و خلق فضایی شهری در قالب نقاشی دیواری است. در این نوشتار، رویکرد سوررئال لاسوس برای پاسخ به بحران عدم تعلق خاطر- ناشی از نماسازی یکنواخت- و دستاورد این رویکرد در قالب آفرینش باغ- شهر خیالی مورد بررسی قرار میگیرد.