مدخلی نقد ی بر امکان نقادی در معماری معاصر ایران
مدخلی نقد ی بر امکان نقادی در معماری معاصر ایران
«اندیشه و روش معماری اور»
پوریا محمودی اصل همدانی
تقدیر شده جایزه ملی نقد معمای ایران
چکیده نقد
مبدا جدایی میان «منطق مناسبات دنیای جدید» و دنیای قدیم را باید در «اندیشه» جست. جایی در مرکز مجادلات حوزۀ «نظر»، اعم از فلسفه و سیاست و هنر و علم، و هرآنچه که سری در وادی اندیشه دارد. این جدایی، درست همانجایی رخ داد که فیلسوفان ماهیتی خودبنیاد به انسان بخشیدند. ماهیتی که در فلسفۀ روشنگری، بهدست فیلسوفی بهنام «کانت»، صورتبندی دقیقی پیدا کرد؛ هرچند نغمۀ این خودبنیادی بسیار پیش از آن نواخته شده بود. این ماهیت با صورتبندیِ ویژهاش، تمام وجوه زندگی انسان مدرن را دچار تغییر کرد. تغییری که بهگمان بسیاری، منطق مناسبات انسان را در مواجهه با تمام اشکال زیستی پیرامونیاش دگرگون کرد. بهعبارتی، توانست رابطۀ وجوه گوناگون زیست انسان، اعم از علم، اخلاق، دین، هنر و … را تغییر دهد. منطق مناسبات دنیای جدید، در جدیترین بیانش، مناقشهای بود در مبنای نظری «حقوق».
″معماری، بهعنوان شانی از شئون زیست انسانی، نمیتوانست از این تغییر راهبردی جهان مصون بماند.“
آنچه که در سیر تطور معماری غرب رخ داده است از اساس با رویکردهای معماری معاصر ما در این مواجهه ها متفاوت است، معماری غربی، بهتبع سیر اندیشه در غرب، روندی منطقی را از سر گذرانده است. روندی که در نتیجۀ تغییر راهبردی مفهوم «حق» و به تبعیت از آن، تغییر راهبردی در مفهوم مشروع معماری صورت گرفته است. معماریِ نمایانگرِ حقیقت سرمدی به معماریِ نمایانگرِ امر اجتماعی تغییر یافت، که مشروعیت خود را از اجتماع خِرَد و زیست انسانی برگرفته است. مفاهیم در معماری سنتی غربی، ناظر به حقیقت متعالیاند و معماریِ متعین و کالبدینه شده، در پرتو چنین مفاهیمی مشروعیت مییابد.