پروژهی مسکونی حس سیزدهم
معمار : مهندسین مشاور زما (رضا مفاخر)
موقعیت: ایران، تهران ،یوسف آباد
وضعیت: ساخته شده
مساحت زمین: ۱۸۳ متر مربع
کاربری:مسکونی
کارفرما: آقای ولی زاده
تاریخ ساخت: مهر۱۳۹۳-خرداد۱۳۹۴
همکاران طراحی: سهیلا ابراهیمی، فروزان وحدتی، تینا رکنی، محمد امینیان
همکاران ساخت: محمد هادی رامی، مجید محمود زاده
اجرا: فرهاد ولیزاده
تعداد طبقات: ۵طبقه
سازه/تاسیسات: اسکلت بتنی/کولرآبی و شوفاژ
ارائه: محمد امینیان، فاطمه نیک نژاد، یحیی نوش آبادی، تینا رکنی
نگارنده ادبی: فاطمه نیک نژاد
عکاس: رضا مفاخر، مسیح مستاجران
جوایز: کسب طرح شایسته تقدیر برای پانزدهمین جایزه بزرگ معمار در بخش بازسازی در سال ۱۳۹۴،کسب طرح شایسته تقدیر در هشتمین جایزه معماری داخلی ایران “معماری و ساختمان” در بخش مسکونی در سال ۱۳۹۴
توضیحات کلی پروژه مسکونی حس سیزدهم
خاطره معماری کهن خانه های ایرانی،
با آن فضاهای گرم و متنوع اندرونی و بیرونی امروزه بسیار کمرنگ شده است. شاید تنها لابه لای روایت های مادر بزرگ و تکه های عکس آلبوم های قدیمی رشته های از هم گسسته فضاهای گمشده ای را می جوییم که پاسخگوی جزئی ترین نیازهای ارتباط انسانی بود، جهانی منحصر به فرد برای تامین آسایش همه اهالی منزل و برای تمامی امورات زندگی، با قابلیت تفکیک دنیای شخصی ساکنین خانه از مهمانخانه و مهمان.پروژه حس سیزدهم نیز بر آن است تا با تمرکز بر همان حس ارتباط بین انسانهادر فضاهای معماری گذشتهٌ این سرزمین،تصویری نوین از “خانه ایرانی” با زبانی امروزی ارائه دهد.در این رهگذر، تمامی فضاهای مورد نیاز در سطوح مختلف ارتباط یک انسان در طراحی رخ مینماید.
فرهنگ خانه ایرانی
اما قلب تپنده این خانه پس از گذر از ورودی شکل میگیرد.آنجا که با نوعی منطقه تقسیم روبرو میشویم،گویی خاطره گذر از هشتی و راهروی هزار توی پس از آن که مانع از نگاه اغیار به داخل منزل میشد، بار دیگر زنده میشود.طراح در پی ایجاد درنگی در کاربر برای رویارویی با دو فضای متفاوت است.پس از آن نیز در همنشینی فیزیکی طیف فضاهای شخصی و همگانی، معماری در پی ایجاد حائلی کاربردی است. پس فضایی نیمهعمومی، غیرعلنی و درعین حال صمیمی با محوریت شومینه حادث میشود که با ظاهری کاملا امروزی یادآور اتاق کرسی و جایگاه آن در فرهنگ و سنت ایرانی،جلوس کاربران گرداگرد آن و احیانا مباحثهی خودمانی میان آنهاست.
یکپارچگی طرح
در مقیاس خردنیز جهت یکپارچگی طرح، گفتوگویی میان معماری و مبلمان فضاها شکل میگیردپس قالبی که برای تصویر کردن صورت مبلمان فضاها در نظر گرفته میشود، هریک از سوژهها را برآمده از آسمانه و جداره ی مجاور خود بنیان مینهد.گویی با جابهجا شدن انسان معماری نیز به حرکت در میآید،این همان معماری پویا و رونده است و نتیجه آن تنوعی که تنها چاشنی زندگی نیست، بلکه سرمایهی محتوا و اصل آن است.
نقد هنر معماری
مفاخر در حس سیزدهم نیز از تکنیک های لایههای شناور در فضا استفاده میکند که باحرکت خود مبلمان و محل قرارگیری تلویزیون را شکل میدهد، اما این بار رنگ مقابل سفید، رنگ مشکی است.به نظر نمیرسد که معمار در یک پروژهی مسکونی که به گفتهی خودش وظیفهی یادآوری خاطرهی کهنِ خانههای ایرانی و فضای گرم و متنوع اندرونی و بیرونی را دارد.
انتخاب رنگ
رنگ مشکی را به درستی انتخاب کرده باشد.این فرض، زمانی شدت بیشتری میگیردکه معمار ادعای مذکور را برای توضیح کانسپت فضای نشیمنی نسبت میدهد که ایده ی آن را برگرفته از کرسیخانههای ایرانی عنوان کرده است.جایی که به گفتهی طراحش درقلب تپندهی بنا و روبروی ورودی قرار گرفته است.همچنین او با استفاده از بازی سطوح، دیواری را مرز حایل ورودی و این کرسی قرار داده و با خم کردن آن جایی برای نشستن ایجاد کرده است.
گفته ی طراح در مورد پروژهی مسکونی حس سیزدهم
«گویی خاطرهی گذر از هشتی و راهروی هزار توی پس از آن،که مانع از نگاه اغیار به داخل منزل می شد، بار دیگر زنده می شود. طراح در پی ایجاد درنگی در کاربر برای رویارویی با دو فضای متفاوت (عرصهی خصوصی و عمومی طرح) است.این مرز با دیواری برآمده از سقف آغاز و با تعبیهی نشیمنگاهی برای استراحت کوتاهمدت و شاید گپوگفتی با همسایه کامل میشود.»
معماری سنتی ایران در طراحی عصر جدید
در این جملات،هدف از ایجاد این سکو با توجه به کاربرد هشتیهای گذشته، ملاقات همسایگان شمرده میشود،
ولی آیا این فضا حقیقتاً چنین کاربردی دارد؟
نخست آنکه پلان اولیهی این واحد به شکلی است که عرصههای عمومی و خصوصی در آن تفکیک شدهاندو معمار کاری را در این خصوص انجام نداده،دیگر آنکه اگرهشتی سنتی درفضای بیرونی و پیش از ورودی قرار میگرفت، دیگر راهی برای دیدن درون خانه باقی نمیماند، ولی در این آپارتمان اگر کسی آنقدر بتواند وارد شود که بر روی سکوی هشتینمای طراح بنشیند، کاملاً بر خانه و هر دو عرصه تسلط داردو اتفاقاً این تنها جایی است که این امکان برای وی مهیا است،از این نقطهنظر است که نزدیکی به معماری سنتی ایران دچار خلط مبحث میگردد و به زعم نگارندگان این نوشتار،چگونگی اتصال به سنت، به پرسشی بنیادین تبدیل میگردد.
سبک زندگیهای امروزی
ایجاب میکند تا تخصیص یک لابی عملکرد همان هشتیهای گذشته را داشته باشد و لزوم وجود این سکو جای بحث دارد. در طرف دیگر این دیوار، کرسی و فضای شومینه قرار داده شده که به نظر، ایدهی جالبی است،اما بهطورکلی تلقین چنین فضاهایی برای کاربر، اصول انعطافپذیری و تطبیقپذیری خانه را زیر سؤال میبرد.
معماری داخلی و دکوراسیون پروژهی مسکونی حس سیزدهم
معماری داخلی و دکوراسیون، جزء وظایف معماران است و تکمیلکنندهی یک معماری میباشند. تا طراحی داخلی دیده نشود،معماری کامل نمیگردد خدمتی از معماران که امروز مورد علایق کارفرمایان نیست و پردهفروشها و پارکتفروشها و برخی وبسایتهای سخیف معماری،با عنوان مکارانهی پلتفرم قوی برای برقراری ارتباط بین مردم و متخصصین،جای آن را گرفتهاند و به مردم طوری تلقین کردهاند که خود نیز میتوانند و میبایست طراحی داخلی خانهی خود را انجام دهند! در این کشمکش تصاحب سلیقه (و ارتقای) مردم، جای دلخوشی است که مفاخرکارطراحی داخلی را درکنار معماریاش به پیش میبرد، گرچه معمار در اینجا گاهی زیادهروی کرده و همه چیز را بر کاربر دیکته میکند.