آتلیه معماری کامبیز اسکندرتبارآثار معماری ایرانپروژه بر اساس موقعیت مکانیپروژه ها براساس وضعیتتکمیل شدهدفاترکاربریکامبیز اسکندرتبارمازندرانمراکز مسکونیمعمارانویلا

خانه پروا | آتلیه معماری کامبیز اسکندرتبار

خانه پروا
معمار:آتلیه معماری کامبیز اسکندرتبار

موقعیت : ایران،مازندران، نور، شهرک ساحلی پلیس راه
وضعیت : تکمیل شده
مساحت زمين: ۲۵۰ مترمربع
مساحت ساخته شده: ۱۵۵ مترمربع
کاربری : مسکونی
تاریخ: ۱۳۹۶-۱۳۹۷
معمار: کامبیز اسکندرتبار
سازه: خلیل مقصودی
تاسیسات مکانیکی: مجتبی حسینی
اجرا: خلیل مقصودی
كارفرما: پروا مقصودی
عکاس: استودیو دید


خانه پروا
خانه پروا

درباره پروژه خانه پروا

موقعیت پروژه

سایت در منطقه‌ای شهری با تراکم متوسط واقع شده که اگرچه از سر و صدای ذاتی شهرهای بزرگ به دور است ولی همچنان ایجاد آرامش به عنوان دغدغه‌ی اصلی و برخورد مناسب با آلودگی صوتی و بصری مورد توجه بود. درونگرایی ذاتی کارفرما و برونگرایی مورفولوژیکی معماری سواحل دریای خزر این پارادوکس را تشدید می نمود. برای حل این تناقض سعی کردیم تا حد ممکن سطح اشغال را کاهش دهیم و بر سبزی فضا یا اکسیژن و حیاط بیافزاییم. تلاش هایمان منجر به این شد که سطح اشغال خانه به کمتر از یک سوم زمین کاهش یافت.

چالش های پروژه

دغدغه‌ی بعدی حل مساله‌ی نفود طبیعت به فضای زندگی و تخصیص محیط پیرامونی بیشتر نسبت به مساحت بود. شکست محورها جهت کوران مناسب برای تهویه و استفاده از راه حل‌های سنتی و ویژگی های مورفولوژیکی خانه‌های بومی منطقه راه حل‌هایی بود که در پاسخ به نیاز کارفرما مورد استفاده قرار گرفت تا به درونگرایی ذاتی کارفرما و برونگرایی ژنتیکی منطقه همزمان توجه شود.احترام به خط آسمان دیرینه منطقه و تعظیم جهت هماهنگی با اقلیم و بافت در شاکله‌ی کلی بنا موثر بود. خطوط انتهایی مورب، محور عمودی را بست تا بنایی معتدل، فروتن و با مقیاس و در عین حال آرام و به دور از شلوغی امروزی شکل بگیرد.

ادامه مطلب
احتمال افزایش تعداد خانه‌های خالی در کشور

روند پروژه

خانه‌ای به دور از پیچیدگی‌های پر زرق و برقِ تجمل، جایی با گلدان‌های شمعدانی پشت پنجره‌هایی که تمام سبزی طبیعت را مثل قابی احاطه کرده‌اند و تصویرش در اتاق از هر زاویه‌ای، آرامش را یک جور متفاوتی تعریف می کند. یک گوشه برای خواندن جای خالی سلوچ با طعم گس چای شمال، یک گوشه پر از صدای دلنشین ویولون، گوشه‌ای دیگر برای حرف های ناگفته‌ی طول روز، برای شنیدن صدای خنده‌های دخترک و گوشه‌ای برای مرور تمام خاطرات گذشته، جایی که فقط خودت را بخواهد و با دست‌های سخاوتمندش تو را فرا بگیرد پیش از آنکه خواب! چهار گوشه‌ای به نام خانه.

جذابیت های پروژه

بهره‌گیری از قاب‌های شیشه های شفاف به مثابه‌ی تابلوهایی زنده از طبیعت در هر چهار فصل سال غافلگیرانه طبیعت را در قاب خود به تصویر می‌کشند. جایی که نور، بی پروا راه به درون می‌ یابد، می شود خلوتی برای جای خالی سلوچ! و آن حیاط، در طبقه‌ی بالا را ساختیم تا حجت را بر پروای درونگرا تمام کنیم. جایی برای خیره شدن به دوردست‌ترین کوه هایی که چشم را یارای دیدنشان باشد.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − 1 =

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا